میزگرد چالش های صنعت اسباب بازی در خبرگزاری مهر
كپی از روی كپی به اسباب بازی غربی باختیم
به گزارش دست و هنر دو كارشناس فعال در جشنواره ملی اسباب بازی با حضور در میزگرد خبرگزاری مهر از چند و چون این جشنواره و چالش های صنعت اسباب بازی صحبت كردند.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ؛ چالش بر سر صنعتی بودن حوزه اسباب بازی و نبودن آن به قوت خود باقی است، خیلی ها به ضرس قاطع می گویند صنعت شده و برخی ها هم قاطعانه به صنعتی نبودن آن صحه می گذارند. خیلی از كارشناسان با وجود ۹۰ درصد واردات اسباب بازی در كشور و شرایط سخت اقتصادی وضعیت بهتری را برای تولید اسباب بازی در سال های اخیر عنوان كردند. با برگزاری جشنواره تخصصی در حوزه اسباب بازی گویی تولیدات این محصول رواج بیشتری كرد و تولیدكنندگان، طراحان و مروجان با فعالیتهای گسترده این حوزه را سراپا نگه داشتند. بعضی از كارشناسان از گام های اولیه در توفیقات تولید اسباب بازی را «كپی كردن» از محصولات خارجی می دانند تا در آینده «خلاقیت» را جایگزین كنند.
«فروزنده دل»، كارشناس حوزه اسباب بازی، در اینباره اعتقاد دارد، با عنایت به ضعف تولیدكنندگان فقط كپی كردن چاره است. موضوعات دیگر همانند خلاقیت و طراحی صرف را كنار نمی گذارم ولی ما نباید صورت مساله مان را گم نماییم. صورت مساله ما فاصله زیادمان، ضعف صنعت، نبود نقدینگی و نبود اسباب بازی در كشور است و این ها مشكلات ماست كه با طراحی حل نمی گردد. نكته مهم اینكه طراح باید از روی دست كسی طراحی را یاد بگیرد و استادی داشته باشد، پس در نتیجه استاد ما كشورهای صنعتی هستند باید از روی دست آنها كپی نماییم، مشق نماییم و یاد بگیریم. ما در حوزه اسباب بازی هنوز تمام و كمال كپی نكردیم باید ۱ میلیون كپی نماییم تا با دنیا برابر شویم.
همچنین «بهنام زنگی» مغفول ماندن پیوست فرهنگی در حوزه صنایع فرهنگی را یكی از اشكالات اساسی می داند و می گوید، متأسفانه در حوزه اسباب بازی از بخش پیوست فرهنگی غافل شدیم و بحث كپی كردن برایمان مهم شده است، من می گویم پیوست فرهنگی دیگر كپی پذیر نیست و اگر رخ دهد باید با آن برخورد نماییم. در برابرش باید چاره داشته باشیم. مثال ساده اش اینكه كودكان ما به عروسك خرسی «تدی» می گویند. تدی یك ژنرال آمریكایی است. كه آمریكایی ها به همین راحتی آمده اسم یك ژنرال آمریكایی را در تمام دنیا جا انداختند و از بچگی به عروسك های خرسی «تدی» می گویند. هر بچه ای با این اسم آشنا است. این ها جز پیوست فرهنگی به حساب می آیند كه مهم می باشد. در ادامه میزگرد چالش های صنعت اسباب بازی در خبرگزاری مهر با حضور كارشناسان علمی و پژوهشی این حوزه بهنام زنگی و شایان فروزنده دل در ادامه می آید:
بسیاری از منتقدان و كارشناسان در حوزه صنایع فرهنگی معتقدند كه صنعت اسباب بازی در كشور بعنوان چرخه فعال از طراحی، تولید، توزیع، ترویج و… به خوبی شكل نگرفته و چرخه به درستی فعال نیست و برگزاری جشنواره ها را مقدم بر صنعت نمی دانند از همین رو، هدف از برگزاری جشنواره اسباب بازی چیست؟ و علت برگزاری آن با عنایت به مشكلات و نقص های موجود چیست؟
شایان فروزنده دل: نكته اصلی این است كه باید در درجه اول ببینیم در ایران چه جایگاهی داریم بعد در مورد موضوعات دیگر صحبت نماییم. اولاً از هیچ منظری نمی توانیم بگوییم كه در حوزه اسباب بازی تبدیل به صنعت شده ایم و اساسا صنعت نیستیم. البته به سمت صنعتی شدن در این عرصه حركت كردیم. من حتی قبلاً فكر می كردم صنف هستیم ولی به نظرم صنف هم نیستیم زیراكه آن حداقل های صنفی را نداریم. از زمانی كه انجمن تولیدكنندگان اسباب بازی شكل گرفت شاید بتوان اظهار داشت كه اتفاقات خوبی رخ داد اما این اتفاقات كوچك و محدود اخیرا رخ داده است تأثیرات عمیق اش را نگذاشته است. و این جای تأمل دارد كه چرا موضوعی مثل اسباب بازی كه از بُعد فرهنگی بسیار مهم می باشد، توجه ای به آن ندارند چونكه می بینیم كه مورد هجمه غربی ها قرار گرفتیم و این تهاجم فرهنگی خیلی نرم وارد محصولات ایرانی شده است و سبب شده كودكانمان شبیه غربی ها شوند، با فرهنگ آنان آشنا گردند و آنرا فرا بگیرند. سوال اینجاست كه چرا محصولی همانند اسباب بازی تا این اندازه مغفول مانده است. با عنایت به این كه بر روی كتاب خیلی حساس هستیم اما كسی به فكر اسباب بازی نیست! چونكه مساله فرهنگ سازی اسباب بازی یا عروسك را رها كردند و آزاد گذاشتند و فكر می كنند كودك با بازی كردن عروسك های غربی، شخصیت هایشان گرفتار خدشه نخواهد شد در حالیكه این مورد تصوری اشتباه است و همان بازی آینده، شخصیت و ذهن بچه ها را در جهان مختلف آموزشی و غیره شكل می دهد.
متأسفانه در حوزه اسباب بازی از بخش پیوست فرهنگی غافل شدیم و بحث كپی كردن برایمان مهم شده است
ببینید اگر نمایشگاه های نورنبرگ را مثال بزنم می توانیم بگوییم قوی ترین و جدی ترین نمایشگاه حوزه اسباب بازی در دنیا است كه ۱ میلیون اسباب بازی در آن شركت داده می شود. ۱ میلیون اسباب بازی كه ۷۰ هزار بازرگان، تولیدكننده و غیره در آن شركت می كنند و ۱۲۰ هزار محصول جدید را در نمایشگاه اش به نمایش می گذارد. اگر هم به درستی خاطرم باشد در آمریكا هر سال ۴ هزار اسباب بازی جدید تولید می شود.
اما ببینید كه هم اكنون ما كجا هستیم؟ از اوایل انقلاب و همان سال های اولیه شكل گیری شورای نظارت بر اسباب بازی تا به امروز، تنها ۳ هزار و خرده ای اسباب بازی ثبتی داریم. اصلاً شما ۴ هزار محصول هم در نظر بگیرید، یعنی ما در ۴۰ سال، ۴ هزارتا اسباب بازی ثبت كردیم حالا این ۴ هزارتا هم نكته جالب اش در این است كه این ثبت ها بیشتر عروسك ها و اسباب بازی های خانگی بوده است كه خیلی حرفه ای نبوده تا به تولید انبوه برسد. مثلاً خانم خانه داری آغاز به عروسك سازی كرده یا آقایی كه در سركار بیكار بوده است، چیزی به ذهنش رسیده دو تا چیز را بهم وصل كرده و شده اسباب بازی و آنرا ثبت كرده است. كه نه قابلیت تولید دارد و نه هیچ چیز دیگری! پس در بهترین حالت ۲ هزار و خرده ای اسباب بازی داریم كه تولید شده است پس ۳ هزار تا در ۴۰ سال كجا، در سال ۴ هزارتا كجا، یعنی ما قسمت بسیار كوچكی از آن نمایشگاه نورنبرگ هستیم، پس چه كاری است كه یكسری طراح را پرورش دهیم تا بنشینند فكر كنند و اسباب بازی طراحی نمایند، وقتی نمونه ها هست و می توان از آنها بهره برد.
پس با چه فعالیتی به سمت صنعتی شدن پیش خواهیم رفت؟ تنها با جشنواره برگزار كردن؟
فروزنده دل: جشنواره كه باید برگزار شود، آن بحث جدا است اما بعضی ها بر روی كپی كردن محصولات حساسیت دارند ولی باید بگویم كه كشور چین چگونه چین شده است؟ با كپی كردن!
ببینید همه آموزش ها این گونه است. شما چطور ریاضی یاد گرفتید؟ كپی كردید، مدام نوشتید تا یاد گرفتید یعنی تمرین كردید و بعد به درجه ای از خلاقیت رسیدید، خودتان مساله طرح می كنید و روش های خلاقانه به خرج می دهید.
مسئله این است كه تا كی و چه زمانی می خواهیم كپی كنیم؟ اینكه می گوئیم در كشورهای پیشرفته و اروپا هم كپی وجود داشته، یعنی آنها از روی چه كسی كپی كرده اند؟ با كپی كردن چه چیزی به این حد از خلاقیت رسیده اند كه شركت «باربی» نزدیك به ۸۰ سال فعالیت همچنان با محصولات اش مخاطبان را شگفت زده می كند؟
فروزنده دل: هنوز تمام و كمال كپی نكردیم. ما باید ۱ میلیون كپی نماییم تا با دنیا برابر شویم. یعنی در مرحله كپی كردن هم به موفقیت كامل دست پیدا نكرده ایم. اصلاً همین الآن هم جایی مثل آمریكا محصولاتش را كپی می كند. كپی الزاماً ۱۰۰ درصد نیست. اولاً كه واقعاً كپی از چند جهت برای ما مهم می باشد، مشكل ما كپی نیست، در اصل مشكل ما در كپی این است كه جنس های خوب آنها را كپی نمی نماییم تا به درد كشورمان بخورد و كپی هایی كه انجام می دهیم بی كیفیت هستند و هیچ گونه ارزشی ندارند.
به نوعی كپی از روی كپی است در حد نازل و بی كیفیت، كه هیچ گونه زیبایی شناسی در آن رعایت نشده است!
فروزنده دل: بله كپی از روی كپی است یا كپی بدی است. نكته سوم اینكه پس از اینكه من بعنوان طراح یا تولیدكننده محصولی را كپی كردم، تولیدكننده دیگر مجدد از روی كپی من كپی می كند یعنی ذهنشان نمی رسد این رفته از جایی كپی كرده من بیایم محصول دیگری را كپی كنم تا فاصله كم شود. ما در فروشگاه اسباب بازی ۱۴ هزار اسباب بازی نیاز داریم فروشگاه نرمال اسباب بازی كه به معنای واقعی فروشگاه است احتیاج به ۱۴ هزار محصول اسباب بازی است. با ۳ هزارتا می خواهیم چه كار كنیم؟ یعنی باید ببینیم كجا هستیم بعد بگوییم طراحان اسباب بازی كی به ۱ میلیون اسباب بازی می رسید؟! واقعاً بدون كپی كردن به جایی می رسند؟!
هنوز تمام و كمال كپی نكردیم. ما باید ۱ میلیون كپی نماییم تا با دنیا برابر شویم. یعنی در مرحله كپی كردن هم به موفقیت كامل دست پیدا نكرده ایم. اصلاً همین الآن هم جایی مثل آمریكا محصولاتش را كپی می كند
قطعاً به جایی نمی رسند اما با كپی كردن هم نمی توانیم جایگاهی در صنعت اسباب بازی به دست بیاوریم ولی باید از جایی آغاز كرد و خلاقیت را در محصولات بیاوریم تا مخاطب جذب محصولات شود، اگر قرار باشد هی كپی نماییم مخاطب باید دست به انتخاب جنس اصلی و كپی بزند كه اساسا با عنایت به كیفیت جنس اصلی را خریداری خواهد كرد!؟
فروزنده دل: باید یك مقدار این فاصله را كم نماییم به یك نقطه ای برسیم، اگر می خواهید كپی كنید باید حتما خلاقانه باشد. ایده را بردارید بعد كپی كنید یا در آن تغییراتی بدهید. ما حتی در زمینه كپی كردن حق كپی رایت را رعایت نمی نماییم، در كپی كردن هم باید یكسری اصول را رعایت كرد، مثلاً ۴۰ درصد محصول باید تغییر كند، باگ هایش گرفته شود و اصلاح گردد تا تولیدكننده بتواند محصول را با نام خود عرضه نماید. مساله دیگر اینكه ما نباید كپی كردن را بد بدانیم اتفاقاً در كپی كردن اتفاقات خوبی رخ خواهد داد، مخصوصاً برای صنعتی مثل اسباب بازی كه در ایران نوپا است و برای جبران خلاء بازار كشور كپی كردن لازم است. اگر در كپی كردن پیشرفت نماییم و خوب باشیم اساسا می توانیم صادركننده خوبی هم در زمینه اسباب بازی باشیم. ما حتی می بینیم كه چین محصولات آمریكایی را كپی كرده و به خود آمریكا می فروشد! پس این چیز بدی نیست. پس از اینكه این گونه اتفاقات ما به بلوغی می رسیم مثلاً ۵، ۶، ۱۰ سال بعد وقتی تولیدكننده ای ۵ محصول را كپی می كند اساسا ۳ تا محصول هم تولید می كند.
البته باید این را مدنظر قرار دهیم كه هم اكنون تولیدكنندگان اسباب بازی هیچ دید درستی نسبت به اسباب بازی ندارند چونكه اصلاً صنعت اسباب بازی را نمی شناسند، ما ۱۵ دسته در اسباب بازی داریم. از این ۱۵ دسته بخش عمده ای از تولیدكنندگان در بازی فكری هستند. چند تا در عروسك، یكسری در بخش های دیگر و بقیه بخش ها خالی است. این ها باید برنامه ریزی و هدف گذاری بلندمدت شود. با برگزاری مسابقه «ایده آزاد» كه طراحان خلق اثر كنند كه البته فعالیت هایشان جای تقدیر و تشكر دارد، ولی با این اتفاقات و رویدادها مساله طراحی در حوزه اسباب بازی حل نمی گردد.
اگر قرار نیست با خلاقیت ضعف های موجود حوزه اسباب بازی را حل كرد، پس چاره در چیست؟
فروزنده دل: با عنایت به ضعف تولیدكنندگان فقط كپی كردن چاره است. موضوعات دیگر همانند خلاقیت و طراحی صرف را كنار نمی گذارم ولی ما نباید صورت مساله مان را گم نماییم. صورت مساله ما فاصله زیادمان، ضعف صنعت، نبود نقدینگی و نبود اسباب بازی در كشور است و این ها مشكلات ماست كه با طراحی حل نمی گردد. نكته مهم اینكه طراح باید از روی دست كسی طراحی را یاد بگیرد و استادی داشته باشد، پس در نتیجه استاد ما كشورهای صنعتی هستند باید از روی دست آنها كپی نماییم، مشق نماییم و یاد بگیریم.
اتفاقاً برگزاری این جشنواره ها دقیقاً لازم است. به جهت اینكه ما كم كم خودمان را باور داشته باشیم، نسبت به سال پیش خویش را مقایسه نماییم. سال پیش ۱۳۰۰ محصول، امسال ۲ هزار و خرده ای، در جشنواره آمده است و این موفقیت سال به سال افزوده می شود، با بررسی جشنواره ها تولیدكننده ها از محصولات موجود آگاه می شوند و در تعامل با یكدیگر قرار می گیرند. من تازه می گویم یك جشنواره دیگر باید در ایران به نام جشنواره بین المللی اسباب بازی برگزار گردد كه شركت های خارجی با حضور در ایران ارتباطات و تعاملات بین المللی را شكل دهیم.
منتقدان و كارشناسان در این عرصه معتقدند كه محصولات جشنواره عموماً كپی كاری، مشابه سازی و نمونه برداری از محصولات خارجی است و تقریباً هیچ گونه عنصر خلاق كه آثار بدیع و كاملاً بومی را تولید نماید، وجود ندارد در نتیجه این اسباب بازی های كپی و نمونه برداری شده تا چه اندازه می تواند كاركرد داشته باشد یا اینكه در جشنواره ها چه ضرورتی به جایزه دادن به محصولات كپی شده وجود دارد؟
بهنام زنگی: فكر می كنم وقتی در مورد صنعت اسباب بازی بعنوان یك صنعت نوپا بحث می نماییم اول اینكه هیچ مسیری را نباید ببندیم. بالاخره ما در مرحله آزمون وخطا هستیم و باید محصولات تست شود. ولی زمانی كه در قالب صنایع فرهنگی بحث می نماییم با یك صنعت صرف مسائل متفاوت می باشد. وقتی یك تولیدی در دایره صنایع فرهنگی می آید اساسا ضمیمه فرهنگی دارد و این ضمیمه فرهنگی آنرا مهم كرده است. اگر آمریكا آمار تولیدش چیزی است كه آقای فروزنده دل فرمودند صادر می كند یا چین صادر می كند دو حالت دارد، یا ما می توانیم بعنوان یك صنعت این حوزه را ببینیم كه مثل خودرو یا كفشش است مثل ظرف و غیره آنكه تكنولوژی است و ما از راه كپی كردن و یادگیری تولید فنون آن می توانیم به نتیجه برسیم و سرعت رشدمان بیشتر شود، اساسا این تفكر غلطی است كه فكر نماییم هر چیزی را باید خودمان ابداع نماییم و از خودمان شروع نماییم. خیر دنیا یكسری دستاوردها دارد هر كشوری در هر حوزه ای، طبیعتاً اسباب بازی از این قاعده مستثنی نیست. شركت ها و كشورها توانمندی هایی دارند كه ما می توانیم از آنها یاد بگیریم، این یك بخش آن است. ولی بخش دوم كه ما از یك صنعت فرهنگی حرف می زنیم اینجا معنا ندارد. اینجا ما با اصل اصرارمان كه این صنعت باید احیا شود و مورد توجه قرار بگیرد یعنی ارزش های فرهنگی آن است و این اتفاقی كه آمریكا دنبال می كند یعنی «كاراكترسازی» كاری كرده كه هم اكنون قهرمان های ذهنی نسل جوان و نوجوان ما كاملاً ژن آمریكایی دارند كه همان اسم، چهره، تیپ آمریكایی است. همانند اسپایدرمن، باربی و بتمن...
با توجه به ضعف تولیدكنندگان فقط كپی كردن چاره است. موضوعات دیگر همانند خلاقیت و طراحی صرف را كنار نمی گذارم ولی ما نباید صورت مساله مان را گم كنیم
این به این معناست كه ما استراتژی در زمینه پیوست های فرهنگی نداریم، ترویج در این حوزه را جدی نگرفتیم و رها كردیم و فقط در حال كپی كردن هستیم!؟
زنگی: یعنی ما از بخش پیوست فرهنگی غافل شدیم و بحث كپی كردن برایمان مهم شده است من می گویم این دیگر كپی پذیر نیست و چیزی است كه باید با آن برخورد نماییم. در برابرش باید چاره داشته باشیم. مثال ساده اش اینكه ما همه به عروسك خرسی «تدی» می گوئیم. ماجرای تدی را می دانید؟ تدی یك ژنرال آمریكایی بود. به همین راحتی آمده اسم یك ژنرال آمریكایی را در تمام دنیا جا انداختند و از بچگی به عروسك های خرسی «تدی» می گویند. هر بچه ای با این اسم آشنا است. این ها جز پیوست فرهنگی به حساب می آیند كه مهم می باشد. در مورد صنعت اسباب بازی ما اگر صرفاً جنبه صنعتی آنرا بخواهیم ببینیم لازم است از تكنولوژی و تجارب دیگران استفاده نماییم چونكه این اجتناب ناپذیر است.
مفهوم صنایع فرهنگی، اقتصاد فرهنگ در دنیا بیشتر از نیم قرن است كه تبدیل به كنفرانس علمی شده است. كنفرانس بین المللی اقتصاد فرهنگ با راهبری آمریكا بیشتر از ۵۰ سال است در دنیا سالیانه انجام می شود. شاید نتایج طی ۲۰، ۳۰ سال گذشته در آمریكا دیده شده كه اقتصاد آمریكا این قدر رشد كرد و شاید اقتصاد سینما یا اقتصاد كنسرتهای موسیقی و هالیوودی آن به اندازه كل اقتصاد عمومی ملی ما باشد. یعنی ما اگر بخواهیم به یك صنعت بالنده برسیم قبلش این حركت ها و برگزاری جشنواره را نیاز داریم. این جنب وجوش ها، همفكری ها، شناسایی ظرفیت ها و اتصال این شبكه های جزیره ای به همدیگر كه از راه جشنواره ها، كنفرانس ها و رویدادهای این چنینی به هم وصل شوند و ما به یك مجموعه ای برسیم ببینیم چه چیزهایی داریم و بر مبنای آن راهبردها را تعیین نماییم.
با برگزاری جشنواره اسباب بازی امكان دارد زیرساخت های صنعت اسباب بازی فراهم شود؟
فروزنده دل: این جشنواره محاسنش خیلی زیاد است. ببینید جشنواره فیلم فجر اول به وجود آمد و بعد اسكار گرفتیم. اول اسكار نگرفتیم بعد فیلم فجر راه بیندازیم و همان جشنواره فیلم فجر سبب پویایی شده است. كلی آدم دیدند انگیزه گرفتند تلاش كردند به آن سمت بروند كه در این جشنواره شركت نمایند. در جشنواره اسباب بازی هم كلی كنفرانس، كارگاه، همایش ترتیب داده شده است كه تولید محصولات اسباب بازی قوی شود. چه در كپی، چه در محصولات جدید. باید این خلأ یا كمبود اطلاعات هر كدام از ما تولیدكنندگان در حوزه های مختلف جبران شود. همینطور یك بخش تشویقی در جشنواره داریم كه رقابتی است. بخش دیگر هم همان نمایشگاه تخصصی است كه سبب تقویت صنعت می شود بالاخره با ایجاد پارامترهایی صنعت شكل می گیرد، اینكه گفتم صنعت نیستیم، چون آن پارامترها را نداریم. اولاً همه جداجدا هستند هیچ كس با هیچ كس ارتباطی به آن معنا ندارد. هیچ اتحادیه و صنفی وجود ندارد. این ها باید شكل بگیرد، زنجیره كامل شود و مسؤلان دولتی هم حوزه اسباب بازی را به رسمیت بشناسند و خدمات و امكانات بدهند، تمام این عوامل در كنار هم سبب ایجاد صنعت اسباب بازی می شود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب