گزارش دست و هنر
تقابل اسباب بازی های قدیمی با بازی های موبایلی، از صلح تا جنگ!
دست و هنر: اسباب بازی و بازی های قدیمی و سنتی روزبه روز كمرنگ و فراموش می شوند تا جایشان را به دنیای رنگارنگ بازی های موبایلی بدهند.
خبرگزاری مهرـ گروه فرهنگ، خیلی ها می گویند از دنیای «سیاه و سفید» ها گذر كردیم و به دنیای «رنگی ها» رسیدیم. همه چیز رنگ گرفته دنیای «سیاه و سفید» ها از یاد رفتند ولی چطور شد كه دنیای «سیاه و سفید» پُر از خاطره و نوستالژیك شد!، مثلا بچه ها با طیف وسیع و رنگارنگی از بازی های كامپیوتری و كنسولی و تبلتی آشنا شدند و دنیایشان را با آنها سر می كنند در صورتی كه كودكان گذشته با «استوپ هوایی»، «قایم باشك»، «گرگم و گله می برم»، «لی لی»، «هفت سنگ» و... بازی می كردند، درست است برای خیلی ها آن دنیای قدیم رنگ و بویی دیگر داشت و همه در كنار هم با صلح و آرامش گاه با دعواهای كودكانه دنیای زیباتری داشتند اما امروز كودكان نه تنها با «دوزبازی» و «سنگ، كاغذ، قیچی» خوشحال نمی شوند بلكه به قول خودشان حوصله شان سر می رود و هیچ گونه جذابیتی برایشان ندارد، دوست دارند تنها باشند و با گوشیهای مستطیل شكل شاد، دیگر آن دور هم بودن با هم بازی های كودكی و بچه ها برایشان مفهوم ندارد، هر كسی كه موبایل در دست اش است ادعای بزرگ بودن می كند و دوست دارد لیدر باشد واگرنه با هیچكس صحبت نمی كند و وارد معامله و بازی نمی گردد. آن تعاملی كه از پَس اش تربیت اجتماعی شكوفا می شد روزبه روز كم رنگ تر و كم رنگ تر می شود، تكنولوژی همه را به سمت و سوی تنهایی می بلعد و این شد پیشرفت روزگار دنیای مدرن ما...
هر چند متخصصان، روانشناسان، جامعه شناسان فریاد می زنند كه آن تبلت، آن گوشی، آن... برای كودكان ضرر دارد، روح و روانشان را هدف قرار گرفته هیچ! اصلا منبع تومور مغزی، بی خوابی، كم بینایی و... هستند به خرج هیچكس نمی رود كه نمی رود در نتیجه منزوی شدن كودكان را باید ببینیم و حسرت گذشته را بخوریم. با تمام این توصیفات بعضی از طراحان و تولیدكنندگان اسباب بازی در كشورمان به سمت مشابه سازی بعضی از بازی های قدیمی رفتند و آنها را بازبینی كردند. كه نوع بازی بعضی از آنها در ادامه می آید:
«استوپ هوایی» نام دیگر این بازی احیانا استوپ آزاد است. در این بازی كه به وسیله تعدادی بازیكن به همراه یك توپ انجام می شود (تعداد نفرات نامحدود)، توپ توسط فرد شروع كننده بازی به هوا پرتاب می شود، همزمان با پرتاب توپ به هوا نام شخصی از بازیكنان حاضر توسط پرتاب كننده با صدای رسا گفته می شود. فردی كه نام او برده شده باید تلاش كند توپ را بدون برخورد آن به زمین بگیرد. در این حین دیگر بازیكنان آغاز به دویدن و دور شدن از آن منطقه می كنند. فردی كه نام او برده شده در صورتیكه موفق به گرفتن توپ شد، باردیگر عمل پرتاب توپ به هوا و صدا زدن نام یكی دیگر از بازیكنان را انجام می دهد. در صورتیكه موفق به گرفتن توپ نشود، آنگاه به دنبال توپ دویده و باید تلاش كند هرچه زودتر توپ را بگیرد. به محض گرفتن توپ می گوید: «استوپ». بازیكنان دیگر به محض شنیدن كلمه استوپ موظف می باشند در هر جایی كه هستند، توقف كنند. شخصی كه توپ را در دست دارد، می تواند به دلخواه به طرف هر كسی كه نزدیك تر بوده و یا هر كس كه وی مایل است، توپ را پرتاب كند. در این حالت هیچ یك از بازیكنان مجاز به حركت نیستند. در صورتیكه توپ به فرد مورد نظر برخورد كند. یك امتیاز منفی به ضرر فردی كه توپ به او برخورد كرده منظور شده و بازی باردیگر توسط او شروع می شود. در صورتیكه توپ به وی برخورد نكند یك امتیاز منفی به ضرر شخص پرتاب كننده منظور خواهد شد و بازی باردیگر توسط او شروع می شود. بازی با همین چرخه تكرار شده تا امتیاز منفی شخصی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده ای (مثلا منفی سه) برسد. در این حالت دیگر بازیكنان به غیر از شخص دارای امتیاز منفی با یكدیگر مشورت كرده و نامی مستعار برای وی انتخاب می كنند و از اینجا به بعد هنگام پرتاب توپ به هوا او را با نام مستعار انتخاب شده، می خوانند. هر فرد او را با نام اصلی صدا كند، یك امتیاز منفی به حسابش منظور خواهد شد. با رسیدن امتیازات منفی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده دیگری (مثلا منفی شش)، شخص مورد نظر باید به سمت دیوار بایستد و هر یك از بازیكنان او را با توپ مورد برخورد قرار دهند. بعد از آخر این توپ باران، امتیازات همگی صفر شده و بازی باردیگر از سر گرفته می شود.
«سنگ، كاغذ، قیچی» این بازی دو نفره است. مشت نماد سنگ، دو انگشت سبابه و وسطی برخاسته علامت V نماد قیچی و كف دست باز شده نماد كاغذ خواهد بود. دو نفر بازیكن دست ها را به پشت برده و همزمان می گویند: «سنگ، كاغذ، قیچی». هر كدام می توانند دست خویش را بعنوان یكی از نمادهای بالا نشان دهند. ترتیب برتری هر یك از نمادها بر دیگری به صورت برتری كاغذ بر سنگ، برتری سنگ بر قیچی، برتری قیچی بر كاغذ است. شخص برنده شخصی است كه نماد نشان داده شده توسط وی بر نماد فرد مقابل به شرحی كه آمد، برتری داشته باشد. این بازی بیشتر به منظور تعیین بازیكن آغازگر بازی دیگری كاربرد دارد مانند «گردو، شكستم».
«قایم باشك» (به فارسی افغانستان: چشم گیرك)، قایم موشك هم گفته می شود. روش بازی به این صورت است كه بر حسب قرعه یكی از شركت كنندگان گرگ می شود، در یك محل ثابت می ایستد و چشم هایش را می بندد (به اصطلاح چشم می گذارد) و تا یك عدد مثل ۱۰۰ یا ۵۰ می شمارد. در این مدت سایر شركت كنندگان باید در محلی خویش را مخفی كنند به صورتی كه گرگ نتواند آنها را ببیند. بعد از آخر شمارش، گرگ چشمهایش را باز می كند و تلاش می كند دیگران را پیدا كند. زمان بازی به دلخواه افراد تنظیم می شود. معمولاً مكان های شلوغ تر برای بازی بهتر است. نام این بازی در ادبیات انگلیسی Hide-and-seek است.
«گل یا پوچ»، گل یاپوچ یه بازی دسته جمعی بشمار می رود كه البته دونفره هم بازی می كنند. در این بازی یك شئ گردكوچك مثل نخود، سنگ ریزه یا هرچیز كوچك مشابه را داخل یكی از دستان قرار داده به صورتی كه افراد دیگر نبینند و آنان باید به اصطلاح گل را پیدا كنند.
«لی لی»، این بازی بیشتر توسط دختران انجام می شود. اصول این بازی با پریدن از روی مربع های كشیده شده بر روی زمین است. هر مربع یك شماره از خود دارد. شركت كننده اول سنگی را روی یك شماره می اندازد و اگر توانست این كار را به طور دقیق انجام دهد با لی لی كردن همه مربع ها را به جز مربعی كه سنگ را در آن انداخته طی می كند و سنگ را در بازگشت می آورد.
«هفت سنگ»، هفت سنگ نام یك بازی سنتی ایرانی است. امكانات لازم برای این بازی، هفت عدد سنگ صاف و تخت و یك توپ هفت سنگ (شبیه توپ تنیس) است. بازیكنان در چارچوب دو تیم پنج یا شش نفره تقسیم می شوند. وقتی كه سنگ ها چیده شد یكی از گروه ها بعنوان پرتاب كننده بازی را شروع می كند. شروع بازی بدین سان است كه باید از فاصله نسبتاً دور توپ را به طرف سنگ ها بیندازند. گروهی كه توپ را پرتاب می كند باید تلاش كند كه كمترین مقدار سنگ را بیندازد چونكه در این صورت راحت تر می تواند بازی را تمام كند. وظیفه گروه دوم هم این است كه نگذارد تیم پرتاب كننده سنگ های ریخته شده را باردیگر روی هم بچیند و باید با توپ به آنها بزند. هر كدام از بازیكنان تیم مهاجم كه توپ به او برخورد كند از جریان بازی كنار می رود. و بدین سان اگر هیچ كدام باقی نمانند بازی به نفع تیم مدافع و اگر سنگ ها روی هم چیده بشوند بازی به نفع تیم مهاجم تمام می شود.
«یه قل دوقل»، این بازی با استفاده از تعدادی سنگریزه انجام می شود. نوع بازی به دو شكل است: شخص تعدادی سنگریزه را به زمین می ریزد و یك سنگ ریزه را در دست نگه می دارد. آنگاه سنگریزه ای كه در دست دارد را به هوا می اندازد و در همان موقع باید یك سنگ ریزه از زمین بردارد و پس از آن سنگ ریزه ای كه در هوا بود را با همان دست بگیرد. در خلال این عمل می گوید یه قل. همین طور باید تمام سنگ ریزه ها را از روی زمین جمع كند. سپس باردیگر سنگ ها را بر زمین می ریزد و به همان ترتیب قبل عمل می كند با این تفاوت كه سنگ ها را جفت جفت باید از روی زمین جمع كند و بگوید دوقل. و به همین شكل تا به آخر. روش دیگر این گونه است كه شخص تعدای سنگ ریزه را در كف دو دست نگه می دارد. یك دفعه همه آنها را به بالا می اندازد و تلاش می كند با پشت دست آنها را بگیرد. سنگ هایی را كه در پشت دست افتاده اند را باردیگر بالا می اندازد و با كف دست می گیرد. اگر تعداد سنگ ها زوج بود نصف آنها جوجه آن فرد خواهند شد. بقیه سنگ هایی كه در زمین افتاده اند همانند بازی یه قل دوقل از زمین جمع می شوند با این تفاوت كه اگر به صورت زوج جمع شوند نصف آن جوجه به حساب می آید. باردیگر همین عمل با سنگهایی كه جوجه نشده اند ادامه می یابد. نهایتا كسی كه جوجه بیشتری داشته باشد برنده است. در هر مرحله كه سنگی از هوا به زمین بیفتد نوبت به نفر بعدی خواهد رسید.
«تپه باستانی»؛ اسباب بازی كه هیچ وقت تولید نشد
«لیلا كفاش زاده» مسئول دفتر كودك و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی، طراح اسباب بازی و عروسك ساز، به همراه همسرش برپایه پژوهش ها كه انجام دادند و خاطرات بعضی از افراد یكسری از اسباب بازی ها را بازسازی كردند درحالیكه این اسباب بازی ها در قدیم هم بازی می شد، اسباب بازی جدیدی را طراحی نكردند بلكه با بازسازی و مشابه سازی بازی هایی چون موش موشك، طوقه بازی، تیركمون زنبوری، قارقارك، بادبادك و... آنها را زنده كردند.
همچنین او اسباب بازی تپه باستانی سحر كه با الهام از تپه گلك با گل رس و سنگ ریزه ساخته است و در جشنواره اسباب بازی دانشگاه صنعتی شریف شركت كرده بود، می گوید: سال ۹۷ در جشنواره دانشگاه صنعت شریف من و چند تن از دوستانم شركت كردیم و تپه ای را با الهام از «تپه گلك» با گل رس و سنگ ریزه درست كردیم كه در دل تپه یكسری شی كوچك سفالی، تیله بازی و چند تا نشانه گذاشتیم. هدف اولیه ما این بود كه اگر اسباب بازی تولید می شد همانند سرفصل كتاب ها شماره می داشت یعنی تپه باستانی یك تا هفت! مثلا اگر بچه ای تپه باستانی شماره یك را می گرفت برای خرید تپه دیگر سراغ یك اش نمی آمد مثلا تپه باستانی چهار یا پنج را می خرید.
او در ادامه توضیح داد: با عنایت به اینكه این تپه متشكل از گل رس بود كودكان باید همراه با آب سره می كردند و با چوب بستنی گل ها را كنار می زدند تا آن شی موردنظر را پیدا كنند، بعد این هفت شی درمی آمد پس از در آوردن هفت شی، مجموعه ای را بعنوان ویترین چوبی كه بتوان با آن مونتاژ كرد وجود داشت كه این نخستین موزه می شد و با جمع كردن شی ها كنار هم بچه ها از همان كودكی مجموعه داری را یاد می گرفتند و می آموختند كه یك چیزهایی گنجینه شخصی فرد است تا بتوانند آنرا به خوبی نگه داری كنند. البته این «بازی» در جشنواره هیچ مقامی كسب نكرد.
این طراح اسباب بازی در به تولید انبوه رسیدن این اسباب بازی، می گوید: هیچ اتفاقی برای این بازی «تپه باستانی» رقم نخورد و اصلا تولید نشد. من هم خیلی در بخش بازاریابی اش فعالیت به خصوصی نداشتم و شاید همین مساله سبب شد كه این بازی تولید نشود.
كفاش زاده درباره گسترش فضا برای بازی های سنتی بیان می كند: باید فضاهای بازی های سنتی را گسترش دهیم و برای ترویج این نوع بازی ها مانند «یك قل دوقل» تلاش نماییم تا كودكان با این نوع بازی ها بیشتر آشنا گردند. همینطور بیشتر به بازی ها سنتی باید دقت كنیم چونكه بچه ها هیچ گونه آشنایی و شناختی نسبت به این بازی ها ندارند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب