چرا خشایار اعتمادی از دنیای موسیقی خداحافظی كرد؟
به گزارش دست و هنر با بررسی آلبوم های بعد از انقلاب اسلامی به اسامی افرادی چون خشایار اعتمادی می رسیم كه تلاشهای بسیاری می كردند برای رسیدن به مجوز انتشار آلبوم موسیقی پاپ. خشایار اعتمادی حالا بعد از سال ها كار در این حوزه اعلام نموده است كه قصد خداحافظی دارد و علت این خداحافظی پرسشی است كه در ادامه پاسخ آنرا از زبان خودش خواهید خواند.
به گزارش دست و هنر به نقل از ایسنا، این خواننده باسابقه پاپ كه با برنامه «گیومه» رادیو نمایش گفتگو می كرد، درباره پیشینه موسیقی پاپ اظهار داشت: واقعیت این است كه ما با دیدگاه محوریت فرهنگ و بنا به اقتضای نیاز روز جامعه پا به عرصه گذاشتیم و با نگاه عاشقی آمدیم، نه نگاه كاسبی و برای شنیدار شنونده احترام قائل بودیم و بار مسئولیت سنگین بود.
او درباره بار سنگین مسئولیت كه در آن دوره بر دوش این هنرمندان بود، خاطرنشان كرد: پیشینه ادبیات فارسی به هزار سال می رسید و باید دقت می كردیم؛ به خصوص كه در آن دوره با چیزی كه در آن زمان موسوم بود به سرود، موسیقی پاپ گرفتار سوءتفاهم شده بود. تمام راهبران كلان موسیقی، پیشكسوتان و گردانندگان اصلی كشور هم این سوءتفاهم را در مورد موسیقی داشتند. رفتن كار آسانی بود اما رفع كردن این سوءتفاهم چه كار سختی بود. جدای از آن، خیلی كم بودند كسانی كه در آن مقطع احساس رسالت می كردند كه باید موسیقی پاپ در این مملكت باشد.
خشایار اعتمادی درباره تلاش ها برای برگرداندن موسیقی پاپ، افزود: تعداد اندكی بودند كه دنبال اشعار و ساختار خوب موسیقی می رفتند و تلاش می كردند كه از متخصصان استفاده كنند. خیلی طول كشید. از سال ۷۲ به صداوسیما رجوع می كردم. نگرانی مسؤلان را نسبت به واكنش اجتماعی مخاطبان احساس می كردم. بالاخره این صورت گرفت. مركز موسیقی، مركز سرودها و آهنگ های انقلابی بود و همین اسم سبب می شد كه نگران بشویم از بردن نام ترانه. با این همه و با تمام تلاش ها این مسیر سرانجام باز شد.
اعتمادی درباره ورود موسیقی پاپ به جشنواره موسیقی فجر هم توضیح داد: سال ۸۶ تماسی از دفتر موسیقی با من گرفته شد و گفتند موسیقی پاپ را از شكل حباب دربیاوریم و به جشنواره بیاوریم. استاد روشن روان خواستند كه بروم و صحبت كنم. آقای صفار هرندی مسوول وقت بودند و نگاهشان را به پاپ نمی دانستم. پیشنهاد دادم كه در بخش رقابتی اگر موسیقی پاپ را بیاورید، می توانیم پله ای باشیم و نردبانی برای حرفه ای كردن آماتورها. دو سال در جشنواره اجرا شد و بعنوان كارشناس بودم.
او درباره خداحافظی از دنیای موسیقی، بعد از سال ها فعالیت در این حوزه اظهار داشت: فكر می كنم كه اشتباه نمی كنم؛ چون قبل از تصمیمم، سبك سنگین می كنم كه بعد پشیمان نشوم. انسان با موسیقی زاده می شود و اینطور نیست به یك باره در او ایجاد شود. سخت بود برایم كه روزی بخواهم از فضای حرفه ای موسیقی به صورت اجمالی و سریع خداحافظی كنم. نزدیك به اوایل سال ۸۰ بود كه حس كردم مضامین و ساختاری حمایت شده و هدایت شده دارد وارد عرصه موسیقی می شود و اشعاری دارد به كار می رود كه از سطح محاوره جامعه پایین تر بود.
چیزی كه برایم جالب بود اینكه وقتی پدیده ای در جامعه ما اتفاق می افتد كه مثبت نیست، با دو قشر مواجه هستیم؛ مخاطبانی كه زیادند و سكوت می كنند و بخش اندكی كه ناآگاه هستند و در این شرایط پررنگ دیده می شوند. در موسیقی هم این صورت گرفت. یادم می آید شعری از نیما یوشیج كه به واژه روی زرد رسیدم نمی دانستم باید با ساكن یا كسره بخوانم. با مرحوم قیصر امین پور و مرحوم یداللهی صحبت كردم و گفتند باید با كسره خواند. شعر سپید را می خواندم. عده ای سكوت می كردند و عده ای جیغ و فریاد می كشیدند. خواستم بگویم زحمت نكشید، این را هر طور بخوانید، عده ای جیغ می كشند. امروز برای من شكی نمانده كه بدون تمام بسترهای به خصوص پخش موسیقی، امكان فعالیت ندارید؛ چونكه برای مثال زیباترین لباس را هم خریداری كنید و جایی برای عرضه نداشته باشید، جایش در كمد است.
تمام بسترهای پخش، حتی متاسفانه در تیتراژهای سازمان صداوسیما، دست افراد معدودی افتاده است. اولویت افراد، اولویت اقتصادی با بهره گیری از یكسری كاست شده است. باید ببینید از هنر چه خروجی فرهنگی به جامعه عرضه می كند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب