دیپلماسی کودک و نوجوان در تعاملات بین المللی نقش آفرینی می کند
به گزارش دست و هنر، فلاح می گوید: مفهوم دیپلماسی کودک و نوجوان به عنوان یک ظرفیت گفتمانی در تعاملات بین المللی نقش آفرینی می کند.
خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و ادب - زینب رازدشت: واژه کلیدی که در دو سال گذشته برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اهمیت زیادی پیدا کرده، مفهوم «دیپلماسی کودک و نوجوان» است. این ایده بر این اساس است که کودکان و نوجوانان می توانند بعنوان یک ظرفیت گفتمانی در تعاملات بین المللی نقش آفرینی کنند.
در همین زمینه گفتگویی با فرهاد فلاح، معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام داده ایم که بخش اول این گفتگو با عنوان «سری دوم عروسک های نمایشی دارا و سارا در دست طراحی است» انتشار یافته است.
فلاح در قسمت دوم و پایانی این مصاحبه به جزئیات برنامه های معاونت فرهنگی کانون پرورش فکری در سال ۱۴۰۴ پرداخت و توضیحاتی در رابطه با آن ارائه نمود.
بخش دوم این گفتگو را از نظر می گذرانید؛
* باشگاه قاف یکی از اقداماتی است که توانست به کشف استعدادهای نوجوانان در حوزه ادبیات بپردازد. این باشگاه تا چه اندازه به اهداف خودش نزدیک شد؟
قاف به نظر من یکی از پدیده های مثبت و ارزشمند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده است. همان گونه که می دانید، یکی از مأموریت های اصلی کانون پرورش فکری بر مبنای اساسنامه اش، شناسایی و پرورش استعدادهای ویژه در کودکان است.
ما در کانون پرورش فکری یک مؤسسه صرفا فرهنگی با اهداف عمومی نیستیم که رویدادهایی جهت سرگرمی یا همگانی برگزار نماییم. مأموریت ما اینست که دسترسی کودکان را به ادبیات، کتاب و فرهنگ تسهیل نماییم و در عین حال بستری ایجاد نماییم تا استعدادهای ویژه شان شناسایی و پرورش یابد.
در دوره های مختلف، کانون پرورش فکری هم روش ها و مدلهای متفاوتی را برای شناسایی استعدادها اجرا کرده است. پروژه «قاف» امکان دارد به نظر جدید و بدیع بیاید، اما در واقع ادامه دهنده مسیری است که پیشینه ای طولانی در تاریخ فعالیتهای کانون پرورش فکری دارد. بعنوان مثال، در گذشته حتی مرکزی برای استعدادیابی کودکان در کانون پرورش فکری تأسیس شده بود که با شیوه های خاص خود این مأموریت را دنبال می کرد.
مطالعات و تجربیات گذشته به ما نشان داد که در حوزه ادبیات ظرفیت بسیار خوبی وجود دارد. به این علت بر آن شدیم تا برنامه هایی ویژه برای این حوزه تدوین کنیم؛ برنامه هایی که هدف شان تربیت نسل آینده ادبی کشور باشد. توانایی این کار را داریم که استعدادهای خاص ادبی کودکان را شناسایی کرده، بستر رشد آنها را فراهم کنیم؛ از تأمین دسترسی به منابع و استادان گرفته تا برگزاری کارگاه های آموزشی.
هدف ما اینست که شرایطی مهیا شود تا از میان این کودکان، اشخاصی سر برآورند که آینده ادبی ایران را شکل دهند. در مراکز کانون پرورش فکری، ما دوره های آموزشی ادبی متنوعی برگزار می کردیم؛ از کارگاه های ادبی گرفته تا نویسندگی خلاق. بچه ها پس از پیمودن این مسیرها، به تدریج به عضویت انجمن های ادبی شهر یا استان خودشان درمی آمدند. بعنوان مثال، در استان ها انجمن های ادبی گوناگونی مثل شعر یا داستان وجود دارد که از میان بهترین استعدادهای ادبی کانون پرورش فکری تشکیل شده اند. اعضای این انجمن ها، هر ماه یا هر فصل یک نشست برگزار می کنند، نویسنده ای را دعوت می کنند، کتابی را می خوانند و بعد در رابطه با آن به بحث و گفتگو می پردازند.
این برنامه ها بستری برای تقویت ارتباطات ادبی فراهم می آورد و طی سالیان در کانون پرورش فکری فضای بسیار مثبتی به وجود آورده است. برنامه هایی مثل «دو پنجره» هم به این حرکت کمک زیادی کرده اند. اما مشکلی که وجود داشت این بود که پس از این مرحله، برنامه ای جامع تر برای پشتیبانی از نوجوانانی که می خواستند در راه ادبی پیشرفت بیشتری داشته باشند، وجود نداشت. یعنی چیزی فراتر از فعالیت در انجمن ها برای آنها تعریف نشده بود. به این علت ایده طرح «قاف» شکل گرفت.
* اگر یک نوجوان توانمند بخواهد قدمی فراتر بردارد، کانون پرورش فکری چه برنامه ای برای او دارد؟
طرح «قاف» با هدف شناسایی استعدادهای برتر ادبی از سراسر کشور شروع شد. نوجوانان منتخب در بازه زمانی سه تا چهار سال تحت حمایت ویژه کانون پرورش فکری قرار می گیرند. حمایت هایی شامل تأمین منابع مالی، عرضه مشاوره، برگزاری دوره های آموزشی، کلاس ها و اردوها، که تمام این امکانات باکیفیت و شدت بالا طراحی شده اند تا هیچ بهانه ای باقی نماند بر مبنای این که استعدادی نادیده گرفته شده است.
برای اجرای بهتر طرح، سهمیه بندی انجام شد. هر استان باید هر سال یک استعداد در حوزه شعر و دیگری در حوزه داستان معرفی نماید. این انتخاب نباید صرفا محدود به کانون پرورش فکری باشد، بلکه باید تمام ظرفیتهای ادبی آن استان مورد توجه قرار گیرد. بعبارت دیگر، طرح «قاف» تنها وابسته به کانون پرورش فکری نیست، بلکه نمایی کلی از استعدادهای ادبی استان ها را پوشش می دهد. این اقدام یکی از بهترین دستاوردهای کانون پرورش فکری در سالهای اخیر بوده است.
علاوه بر این، از استعدادهای داخل استان هم توسط کانون پرورش فکری ارزیابی می شد. همه این مراحل بشکلی جمع بندی می شد و در نهایت به چند نفر از هر استان می رسید. این افراد برای یک مصاحبه طولانی و تخصصی به تهران اعزام می شدند. ما سالانه حدود ۳۰ نفر در قسمت شعر و ۳۰ نفر در قسمت داستان می پذیریم. این برنامه را برای دومین سال اجرا کرده ایم و الان وارد سومین سال خود می شویم. پذیرش در هر دوره به دو بخش شعر و داستان تقسیم می شود. هم اکنون، مجموعه ای از استعدادهای برجسته در اختیار داریم که به صورت منظم در دوره ها و برنامه های آموزشی شرکت می کنند.
تا کنون توانسته ایم ۱۶۰ نفر را جذب نماییم. این افراد هر هفته در ایام چهارشنبه کلاس های آموزشی دارند. هر دو یا سه نفر از این افراد زیر نظر یک استاد برجسته ادبی کشور کار می کنند. مثلا خانم مریم اسلامی، بعنوان یکی از شاعران و نویسندگان برجسته کشور، سرپرستی سه نفر از این هنرجویان را بر عهده دارد. سرپرستی ادبی شامل تعامل مداوم استاد با هنرجویان است؛ از پیام دادن و تماس گرفتن گرفته تا نقد آثار، عرضه سفارش ها و معرفی کتاب های مناسب. این ارتباط مستمر با اساتیدی همچون خانم اسلامی یا دیگر نویسندگان و شاعران مطرح کشور یکی از خصوصیت های کلیدی این برنامه است.
در سال آینده می خواهیم تعداد هنرجویان تحت نظر هر استاد را کاهش دهیم تا هر نفر به شکل اختصاصی با یک استاد هدایت شود. این رویکرد جدید یکی از اهداف اصلی ما برای سال آینده است. هم اکنون، جامعه اساتیدی که با قاف در ارتباط هستند، بسیار گسترده و تاثیر گذار است. در قاف، ما شاهد حضور بزرگان شعر و نویسندگی کشور، بخصوص در حوزه کودک و نوجوان هستیم.
بسیاری از این افراد اعضای فعال قاف بوده و در نقش مربی مرتباً جوانان و استعدادهای تازه نفس را زیر نظر گرفته و هدایت می کنند. تجربه ما از فعالیت در قاف، تجربه ای شیرین و الهام بخش بوده است. بنظر می رسد اگر کسی با دقت به فعالیتهای قاف نگاه کند، می تواند آینده ادبی ایران را پیش بینی نماید و تشخیص دهد که کدام استعدادها در آینده به چهره های برجسته تبدیل خواهند شد. در کنار این موفقیت ها، ما به یک حلقه مفقوده هم پی بردیم؛ این که اگر فعالیت دیگری را به این مجموعه اضافه نماییم، می توانیم دستاوردی ویژه تر داشته باشیم.
* پس به این علت طرح ملی سیمرغ را اجرایی کردید؟
بله همچنین است. به همین دلیل، طرح ملی سیمرغ را در حوزه ادبی راه اندازی کردیم. این طرح با امضای یک تفاهمنامه میان ما و وزارت آموزش و پرورش، معاونت دوره متوسطه، شکل گرفت. بر طبق این تفاهم نامه، هر مدرسه ی متوسطه اول (فعلاً در مراکز استان ها) مجاز است یک استعداد ادبی از میان دانش آموزان خویش را برای معرفی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتخاب نماید. بعد از معرفی، کانون پرورش فکری موظف خواهد بود که برای رشد، هدایت، آموزش و پشتیبانی از این استعداد ادبی سرمایه گزاری نموده و وقت کافی بگذارد. این فرایند در یک بازه زمانی تقریبا دو تا سه ساله اجرا خواهد شد تا این دانش آموزان مستعد بتوانند به رشد و شکوفایی برسند.
تا کنون بیشتر از هزار دانش آموز از سراسر کشور توسط مدارس به ما معرفی شده اند. این پروژه که از سال جاری شروع شده، نوید اتفاقات ویژه ای را برای سال آینده می دهد. این دانش آموزان باید از مقطع متوسطه اول باشند تا فرصت کافی برای کار و ارتباط در دوره متوسطه دوم فراهم گردد. در نهایت، بعضی از این دانش آموزان بعنوان استعدادهای برجسته وارد «باشگاه قاف» خواهند شد. البته این ورود نیازمند بررسی و ارزیابی مجدد است. طرح سیمرغ بر شناسایی استعدادهای ادبی دانش آموزان مقطع متوسطه متمرکز است. کانون پرورش فکری در این طرح مسئولیت رشد، توانمندسازی و پرورش این استعدادها را بر عهده دارد. به باور من، این یک گام مثبت و مهم برای آینده ادبی کشور است و وظیفه ارزشمندی است که کانون پرورش فکری باید ایفا کند.
تعامل و همدلی میان کانون پرورش فکری و آموزش و پرورش هم دراین خصوص بسیار مؤثر و امیدوارکننده بوده است. این طرح اساسا آینده روشنی را در زمینه ادبیات رقم خواهد زد. فعالیتهای ما به طور عمده بر کانون های پرورش فکری استان ها متمرکز است، به این معنا که هر اداره کل در هر استان موظف است استعدادهای نوجوانان و استادان ادبی را شناسایی و پرورش دهد. این کار می تواند شامل برگزاری مراسم شب شعر، جلسات نقد داستان و کلاس های آموزشی باشد. اگر بتوانیم این اقدامات را به خوبی اجرا نماییم، اساسا در شناسایی و تقویت ظرفیتهای ادبی آینده کشور تاثیر گذار خواهیم بود. چون که امکان دارد استعدادهایی وجود داشته باشند، اما بدون بستری مناسب نتوانند ظهور و بروز پیدا کنند، یا فرصت رشد سریع و کامل برایشان فراهم نشود.
به طور معمول، خیلی از استعدادها به شکل خودجوش رشد می کنند؛ یعنی افراد با علاقه شخصی و مطالعات مستقل خود مسیر پیشرفت را طی می کنند. ولی اکنون تصور کنید اگر یک شاعر برجسته در کنار فردی با استعداد باشد، چه تاثیر بزرگی می تواند بگذارد. بعنوان مثال، در شهرهایی مانند خاش در استان سیستان و بلوچستان، اعضای کانون پرورش فکری ما مستقیماً با برترین اساتید ادبی کشور ارتباط دارند، مشورت می گیرند و آثار خویش را خلق می کنند.
یکی دیگر از اقداماتی که انجام داده ایم اینست که تمامی مسئولان و مدیران کانون پرورش فکری را موظف کرده ایم به خانه های اعضای فعال کانون پرورش فکری در استان ها سر بزنند. این یعنی وقتی من یا مدیران عالی رتبه آفرینش های فرهنگی، آموزش، پژوهش یا ادبیات به استانی سفر می نماییم، از نزدیک به خانه های این اعضا رفته و با خانواده های آنها گفتگو می نماییم. این ارتباط مستقیم و صمیمانه هم به رشد و پیشرفت فرزندان کمک کرده و هم به خانواده ها اطمینان خاطر می دهد که فرزندانشان در راه درستی قرار دارند. اردوهای سالیانه ای که برگزار می نماییم، فرصتی است برای جمع شدن بچه ها از سراسر کشور. امیدواریم این اردوها تأثیرات مثبتی داشته باشند.
* برای سال ۱۴۰۴ چه برنامه هایی در معاونت فرهنگی کانون پرورش فکری خواهید داشت؟
برای سال ۱۴۰۴ برنامه های گوناگونی درنظر گرفته ایم. در هر سال معمولا بیشتر از ۱۰۰ عنوان برنامه عرضه می شود. به صورت مثال، امسال حدود ۱۳۰ برنامه داشتیم؛ یعنی به طور متوسط، هر سه روز یک برنامه اجرا شده است. تا انتهای سال ۱۴۰۱، تعداد اعضای رسمی و فعال کانون پرورش فکری حدود ۲۶۰ هزار نفر بود. اما در آخر سال ۱۴۰۳ این رقم به ۷۵۰ هزار نفر رسید؛ این شامل اشخاصی است که بشکل مستمر در فعالیتها و برنامه های کانون پرورش فکری مشارکت دارند، نه کسانیکه فقط گذرا ارتباطی برقرار کرده اند. این رشد در تعداد اعضا شایان توجه است، به ویژه که ارتباطات ما واقعی و پویا است، نه این که صرفا با تبلیغات مجازی یا عضویت های ظاهری آمار بالا برده شده باشد.
همچنین میزان سرانه مطالعه اعضای کانون پرورش فکری هم بالا رفته است. در سال ۱۴۰۱، سرانه مطالعه هر عضو دو کتاب در سال بود؛ اما تا پایان ۱۴۰۳ این رقم به میانگین شش کتاب رسیده است. با توجه به این پیشرفت، هنوز به سطح ایده آل نرسیده ایم و احتیاج به تلاش بیشتری داریم. یکی از مهم ترین اولویت های ما برای سال آینده اینست که زمینه های جدیدی برای افزایش مشارکت و رشد کیفی فعالیتها فراهم نماییم تا بتوانیم نتایج مطلوب تری را رقم بزنیم.
باید تلاش نماییم ارتباط کودکان با کتاب را افزایش دهیم. به این معنا که سرانه مطالعه را حداقل به ۱۲ کتاب در سال برسانیم. طرحی که میتوان روی آن تاکید کرد، اختصاص ماهیانه یک کتاب به کودکان است. این هدف گذاری باید رشد کند و برای دستیابی به آن تلاش شود. بعنوان نمونه، برنامه ای که برای تعطیلات نوروز درنظر گرفته شده، طرح امانت ۱۴ کتاب از مراکز کانون پرورش فکری است. بر طبق این طرح، کودکان می توانند این تعداد کتاب را برای تعطیلات عید به خانه ببرند و مطالعه کنند. چنین اقداماتی می توانند در مناسبت ها و موضوعات مختلف، ارتباط بیشتری بین کودکان و کتاب برقرار کنند، و این بخش مهمی از اهداف اصلی ماست. یکی از خصوصیت های کانون پرورش فکری اینست که تعامل مربیان با کودکان فراتر از یک رابطه صرفا کتابخانه ای است. بعنوان مثال، وقتی کودکی کتابی را از کانون پرورش فکری تهیه می کند، مربیان با او گفتگو می کنند.
اگر سن کودک پایین باشد، او را تشویق می کنند تا نقاشی بکشد یا کاردستی بسازد. همین تعامل ها نشان دهنده اینست که جنس فعالیتهای کانون پرورش فکری فقط محدود به امانت دادن کتاب نیست. حتی ساکت بودن معمول کتابخانه ها در کانون پرورش فکری مطرح نیست؛ برعکس، سکوت ممنوع می باشد و کودکان می توانند آزادانه بازی و گفتگو کنند. امکان دارد برخی کتاب ها نیازمند فعالیتهای گروهی باشند یا الهام بخش ساخت کاردستی شوند. ازاین رو مربیان نقش اساسی در ایجاد این تعاملات دارند و تلاش می کنند با روش های خلاقانه، کودکان را به کتاب و مطالعه علاقه مند کنند.
به عنوان مثال، کتاب «باغ کیانوش» بر پایه یک اثر ادبی طراحی شده است. مربیان برای این کتاب کارهایی را برنامه ریزی می کنند. اگر دقت کنید، نویسنده این کتاب مرتباً به مراکز کانون پرورش فکری مراجعه نموده و با بچه ها نشست های تعاملی برگزار می نماید. این نوع ارتباط، بخشی از ذات فعالیتهای کانون پرورش فکری است؛ جایی که تعامل مستقیم میان اعضا و مربیان شکل می گیرد.
کانون پرورش فکری با وجود تمام چالش ها، توانسته است عملکرد قابل توجهی داشته باشد. این دستاوردها نشان میدهد که کانون پرورش فکری بعنوان یک نهاد فرهنگی، نقش برجسته ی در تولید محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان ایفا می کند و باید از این ظرفیت به بهترین شکل ممکن استفاده گردد البته این تعامل بستگی زیادی به تعداد کودکان، تعداد مربیان، میزان زمان در اختیار و همینطور حوصله مربیان دارد. حقیقت اینست که هر مربی، به سبب شناخت دقیق از اعضای کانون پرورش فکری، وظیفه دارد این تعاملات را عمیق تر کند. اگر بنا باشد مثلا از همین خلاصه ها استفاده شود، مربی باید بچه ها را تشویق کند که بخشی از متن را بلند بخوانند یا حتی قسمتهایی را ضبط کنند.
این فعالیتها معمولا توسط خود مربیان و متناسب با نیاز و شرایط هر کودک طراحی و اجرا می شود. از طرفی، اگر ما بخواهیم تعداد اعضای کانون را افزایش دهیم و اهمیت کمی به محتوا بدهیم، یعنی صرفا بر تعداد عضویت ها تمرکز نماییم بدون آن که کار کیفی لازم را انجام دهیم، سرانه مطالعه کاهش پیدا می کند. ازاین رو باید تعادلی برقرار شود. برای هر عضو جدیدی که وارد مجموعه می شود، باید روی کیفیت ارتباط او با کانون کار نماییم. او نباید ارتباطش را با کانون از دست بدهد و باید به صورت مستمر در جریان فعالیتها قرار بگیرد، کتاب امانت بگیرد و از امکانات موجود استفاده نماید. این امر نیازمند آن است که مرتباً منابع جدید و با کیفیت به مجموعه اضافه شود تا تعامل اعضا با کانون تقویت گردد.
ما در کانون پرورش فکری کودکانی داریم که به طرز شگفت انگیزی اهل مطالعه هستند؛ برخی تا ۸۰۰ یا ۹۰۰ کتاب خوانده اند و حتی کودکانی داریم که در یک سال بیشتر از ۳۰۰ کتاب مطالعه کرده اند. این آمار واقعا چشم گیر است. جالب اینجاست که خیلی از این بچه ها در مناطق مرزی یا استانهای کمتر برخوردار زندگی می کنند، و مطالعه برای آنها جذابیت خاصی دارد. از طرف دیگر، ما نیاز داریم منابع جدید وارد کانون پرورش فکری نماییم. این به معنای اضافه کردن کتاب های تازه است تا این کودکان از محتوای جدید بهره مند شوند.
در همین سالجاری، اگر اشتباه نکنم، حدود ۱۳۰ عنوان کتاب جدید به مراکز کانون پرورش فکری ارسال شده است. این کتاب ها تولید اختصاصی کانون نیستند، بلکه از بین آثار ناشران مختلف انتخاب شده اند. کتاب ها بررسی و ارزیابی شده اند و بعد از انتخاب، از هر عنوان حداقل ۲۰۰۰، ۳۰۰۰ یا حتی ۵۰۰۰ نسخه خریداری نموده ایم. البته باید برای اعداد دقیق تر به مستندات رجوع کنم، اما این اقدامی بوده که سال جاری انجام داده ایم.
امسال برنامه ریزی کرده بودیم که هر سه روز یک کتاب جدید برای مطالعه عرضه شود، و خوشبختانه این هدف محقق شد. علاوه بر این، کتاب های چاپ اولی که توسط کانون پرورش فکری منتشر می شود هم به مراکز کانون پرورش فکری ارسال شده است. این کتاب ها ابتدا به مراکز توزیع می شود و در مرحله بعد سهمیه ای برای فروشگاه ها، نمایشگاه ها و دیگر مکانها درنظر گرفته می شود. همچنین، اسباب بازیها و وسایل بازی متنوعی هم تهیه شده است. ما به صورت مداوم این اقلام را دریافت و بررسی می نماییم. خیلی از این محصولات مثل بازیهای رومیزی از تولیدکنندگان خصوصی خریداری می شود تا کودکان در مراکز بتوانند از آنها بهره گیرند. هدف ما اینست که بچه ها را به مراکز جذب نماییم و نرخ مطالعه و علاقه مندی به کتاب در بین آنها افزایش یابد.
البته در سالهای قبل با مشکلاتی مواجه بودیم، همچون کاهش حجم فعالیتها به سبب شرایط دوران کرونا و محدودیت های مالی. با این وجود، حالا تلاش جدی داریم تا این روند را بهبود دهیم. حتی برای مربیان هم کتاب هایی خریداری می نماییم تا بتوانند دانش و توانایی های خویش را تقویت نمایند و در نتیجه خدمات بهتری عرضه کنند. این گام ها بخشی از تلاش ما برای ایجاد محیطی غنی تر و پربارتر در مراکز کانون پرورش فکری است.
ما حالا اعلام می نماییم که هر نویسنده یا مترجمی که اعتقاد دارد کتابش مناسب کودکان و قابل استفاده در مراکز کانون پرورش فکری است، می تواند یک نسخه از اثر خویش را به معاونت فرهنگی کانون عرضه نماید.
ما این آثار را بررسی می نماییم و اگر مناسب تشخیص داده شوند برای عرضه در مراکز کانون، در تیراژ مشخص خریداری خواهند شد و در اختیار کودکان ایران قرار خواهند گرفت. این برنامه بخشی از پروژه ای است که تا انتهای سال اجرایی می شود. علاوه بر این، ما در طول سال فعالیتهای مختلفی نظیر پویش های خواندن کتاب و مسابقات در رابطه با کتاب خوانی را برگزار می نماییم.
* طرح «کانون – مدرسه» یکی از طرح هایی است که در مدارس اجرایی شد. این طرح در سال ۱۴۰۴ ادامه خواهد داشت؟
یکی از اقداماتی که طی دو سال گذشته احیا کرده ایم، طرح "کانون مدرسه" است. این طرح پیشتر یکی از فعالیتهای موفق کانون بوده که طی سال هایی متوقف شده بود. در قالب این طرح، کودکان یک روز را در کانون پرورش فکری سپری می کنند یا مربیان کانون به مدارس رفته و برنامه های ویژه ای اجرا می کنند. اخیراً با حمایت های وزرای پیشین و وزیر فعلی، این طرح باردیگر فعال شده و الان پروژه هایی نظیر «کانون یاران» هم از دل همین طرح «کانون مدرسه» شکل گرفته است.
کانون یاران گروهی از نوجوانان و کودکان توانمند هستند که سال هاست با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری دارند و از این راه مهارت ها و توانایی های خویش را توسعه داده اند. این طرح بر آن است که از میان اعضای توانمند هر مرکز، اشخاصی بعنوان نماینده کانون در مدارس خود انتخاب شوند.
وظیفه این افراد انتقال خدمات و قابلیت های کانون به سطح مدارس، پشتیبانی مربیان پرورشی، و حتی همکاری در برنامه های صبحگاهی مدارس است. به این علت این گروه «کانون یاران» نام گذاری شده است. این طرح از دو سال پیش شروع شد و در نخستین سال ۱۳۳۶ دانش آموز بعنوان کانون یار آموزش دیدند. حالا این تعداد به بیشتر از ۶۰۰۰ دانش آموز توانمند و فعال در سرتاسر کشور رسیده است. این افراد نه تنها برنامه های آموزشی هفتگی به شکل مجازی دریافت می کنند، بلکه تحت راهنمائی مربیان مراکز کانون پرورش فکری و با پذیرش رسمی مدارس بعنوان کنشگران فرهنگی مشغول فعالیت هستند.
کانون یاران تابحال بیشتر از ۲۰۰۰ نمایش فیلم در مدارس و مراکز کانون برگزار کرده اند. آنها همینطور در جذب اعضای جدید برای کانون پرورش فکری، معرفی کتاب ها، و اجرای مسابقات و جشنواره های مختلف نقش قابل ملاحظه ای داشته اند. این طرح سبب تقویت شبکه ارتباطی کانون پرورش فکری شده و یکی از دستاوردهای مثبت مجموعه به شمار می آید.
طی این دو سال قبل به این نتیجه رسیدم که میتوان به نوجوانان کمک کرد تا هنر کنشگری را در سالم ترین محیط، یعنی مدرسه و کانون های فرهنگی، بیاموزند. این فرایند بیشتر از آن که تأثیری مستقیم بر محیط اطرافشان داشته باشد، به رشد شخصی خودشان کمک می نماید.
وقتی نوجوانان با موضوعات مختلف درگیر می شوند، انگیزه مطالعه پیدا می کنند، مهارت ارتباطی را تقویت می کنند، مشورت کردن را یاد می گیرند و برنامه ریزی های فرهنگی را تجربه می کنند. تمام این موارد سبب رشد و شکوفایی آنها می شود. برای این ابتکار، یک نماد یا لوگو طراحی نموده ایم که معرف این حرکت باشد. با معرفی و ابلاغ آن در مدارس، بستر مناسبی برای رشد دانش آموزان فراهم نموده ایم. این رویکرد دقیقا هدف رهبری را محقق می کند که فرمودند باید ۸ میلیون دانش آموز کنشگر اجتماعی و نقش آفرین داشته باشیم. این مدل می تواند بعنوان یک الگوی موفق عمل کند. البته در مورد تعداد افراد با سرعت پیش نمی رویم، چونکه ضروری است که دانش آموزان آموزش ببینند، فعالیت کنند، از اساتید بیاموزند، در اردوها شرکت نمایند و دوره هایی را بگذرانند. به این علت با همین رویکرد آرام اما هدفمند پیش می رویم و اقدامات لازم را انجام می دهیم.
* مربیان در روند پرورش کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارند. برای تقویت مربیان برنامه ای دارید؟
یکی از مهم ترین برنامه هایی که برای سال آینده داریم، تقویت و افزایش تأثیرگذاری فعالیتهای مان است. همچون مصوبات مهمی که ان شاءالله در سال آینده عملیاتی خواهد شد، راه اندازی «مرکز تقویت مربی کودک و نوجوان» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
کانون پروش فکری با داشتن تجربه و دانشی انباشته در زمینه تربیت مربی، تصمیم دارد از این ظرفیت هم برای خودش و هم برای دیگران بهره مند شود.
این مصوبه توسط هیأت مدیره کانون پرورش فکری تصویب شده و جزو اولویت های برنامه های سال آینده است. هدف از تاسیس این مرکز، آموزش مربیان جدیدالورود کانون پرورش فکری، ارتقاء سطح مهارت ها و بروزرسانی دانش مربیان باسابقه و عرضه دوره های آموزشی جدید است.
همچنین این مرکز فرصت هایی را برای افراد مشتاق فعالیت در حوزه مربیگری کودک فراهم خواهد نمود تا بتوانند از راه شرکت در دوره های آموزشی مهارت ها و دانش لازم را کسب کنند. این طرح هم اینک در مرحله طراحی و راه اندازی قرار دارد و امیدواریم بزودی اجرایی شود.
* معاونت بین الملل کانون پرورش فکری، برای کودکان و نوجوانان خارج از کشور همچون غزه و لبنان برنامه ای دارد؟
معاونت بین الملل، برای کودکان و نوجوانانی که در خارج از کشور هستند، به صورت مشخص برنامه یا مأموریت تعریف شده ای ندارد، اما در رویدادها، جشنواره ها، فستیوال ها و نمایشگاه های بین المللی فعالیت می نماییم. همینطور در هفته های دوستی و ارتباطات با کشورهای دیگر حضور داریم. بعنوان نمونه، تعامل ما با کشور چین شامل برگزاری جشنواره هایی با مشارکت این کشور است. ایران در حوزه سینمای کودک و نوجوان، عضویت مؤثری در «سیفژ» دارد و کانون پرورش فکری هم در اسیتژ، که در رابطه با تئاتر کودک و نوجوان است، عضویت فعال دارد. علاوه بر این، کانون پرورش فکری هم اکنون مشغول آماده سازی برای حضور در رویدادی چون نمایشگاه یا جشنواره براتیسلاوا است که در آن برگزیدگان تصویرگری ایران به معرض نمایش گذاشته می شوند.
کانون پرورش فکری در حوزه بین الملل تلاش می کند فرهنگ کودکان و نوجوانان ایران را در زمینه های جهانی به نمایش بگذارد. همینطور در حوزه اربعین کارهایی انجام می دهیم و در ترجمه آثار، انتشار کتاب های جدید و واگذاری حق چاپ (کپی رایت) به دیگر کشورها سابقه ای طولانی داشته و همچنان این تلاش ها ادامه دارد.
در زیر سایه آثاری نظیر «هیولا» و کتاب هایی که اخیرا بازترجمه شده اند، بخش بین الملل گام هایی برداشته و مسیرهایی را دنبال کرده است. اما واژه کلیدی که در یکی دو سال گذشته برای ما اهمیت زیادی پیدا کرده، مفهوم «دیپلماسی کودک و نوجوان» است. این ایده بر این اساس است که کودک و نوجوان می توانند بعنوان یک ظرفیت گفتمانی در تعاملات بین المللی نقش آفرینی کنند.
هدف اینست که ما هم بتوانیم در این زمینه برنامه ریزی و نقشه راهی مشخص داشته باشیم. با این وجود، باید اشاره نماییم که با وجود تمام تلاش ها و حتی فضاسازی هایی که امکان دارد در ماه های اخیر در حوزه رسانه شکل گرفته باشد—چه نکات مثبت و چه منفی—این تصور که کانون پرورش فکری در نقطه ایده آل خود قرار دارد، چندان درست نیست. ما نیاز داریم مطابق با تعداد کودکان و نوجوانان کشورمان، ظرفیتهای خویش را فعال نماییم. این تعداد چیزی حدود ۲۴ میلیون نفر را تشکیل می دهد که در ایران زندگی می کنند. مسؤلان، مقامات ارشد کشور و نهادهای تصمیم گیرنده هم باید حمایت جدی تر و گسترده تری را در حوزه کودک و نوجوان از خود نشان دهند.
اگر بودجه ها و برنامه ریزی ها را تحلیل نماییم، متوجه می شویم که سهم حوزه کودکی و نوجوانی در بین آنها بسیار اندک است؛ موضوعی که نیازمند توجه اساسی و تغییر جدی است.
* آیا کودکان و نوجوانان در کشورمان سهمی دارند؟
خانه کتاب ادبیات ایران اخیراً گزارشی منتشر نموده که نشان میدهد در سال قبل تنها یک درصد از یارانه اختصاص یافته به حوزه کتاب، در ارتباط با کتاب های کودک و نوجوان بوده و ۶۰ درصد آن در حوزه جوانان صرف شده است. این آمار به وضوح حکایت کننده از کمبود سرمایه گذاری در قسمت کودک و نوجوان است.
درحالی که در کشورهای پیشرفته، تمرکز عمده برنامه ریزی ها و بودجه ها بر کودکان و نوجوانان است و پایین ترین میزان به حوزه جوانان اختصاص داده می شود، در کشور ما این روند کاملا معکوس است. سهم ناچیزی به بخش کودک و نوجوان متعلق می باشد، در حالیکه بیشترین سرمایه گذاری ها و حمایت های دولتی معمولا به قشر جوانی که وارد دانشگاه می شوند، اختصاص می یابد؛ همچون بن ها، یارانه ها و سایر حمایت های مالی.
نکته مهم و اساسی اینست که باید نگاه به مسایل در ارتباط با کودکان امروزی را بعنوان یکی از اولویت های فرهنگی کشور درنظر بگیریم. برنامه ریزی برای کودکان نباید بر مبنای ذهنیت های شخصی یا سنتی ما باشد، بلکه باید مبتنی بر نیازها، حقیقت های عینی و شرایط اجتماعی فعلی آنها صورت گیرد. دغدغه های کودکان امروز، مسایل مورد توجه شأن و حتی انتخاب های شأن در زمینه محصولات موسیقی و بصری باید محور برنامه ریزی ها قرار بگیرد. این امر مستلزم یک حمایت گسترده و مؤثر است؛ چون که میزان حمایت ها باید متناسب با انتظارات جامعه از این گروه باشد.
* گاهی شاهد گلایه هایی نسبت به فعالیت کانون پرورش فکری از جانب برخی منتقدان هستیم. چه پاسخی به این گلایه ها می دهید؟
بسیاری از منتقدانی که در چند ماه اخیر دیدگاه های خویش را مطرح کرده اند و من هم به صورت مداوم صحبت هایشان را دنبال کرده و گاهی با بعضی از آنها گفتگو داشته ام، کمتر راهکار عملی یا پیشنهاد مشخصی عرضه می دهند. بیشتر انتقادها به شکل کلی مطرح می شود؛ مثلا می گویند که کانون پرورش فکری در جایگاهی که باید باشد نیست. خب، اگر این طور است، چه نماییم تا به آن جایگاه برسیم؟ پیشنهاد دهید که چه اقداماتی صورت گیرد. منابع مالی از کجا تأمین شود؟ یا نیروهای انسانی از چه طریقی جذب شوند؟
برای نمونه، یکی از نقدها اینست که کیفیت چاپ کتاب های کانون پایین آمده. این انتقاد در ظاهر قابل قبول است، اما وقتی عمیق تر بررسی می نماییم، متوجه می شویم برای چاپ کتاب کودک و نوجوان احتیاج به کاغذ گلاسه داریم که کیفیت مناسبی دارد. اما مشکل اینجاست که کاغذ گلاسه معمولا وارداتی است و ما محدودیت قانونی برای خرید کالای خارجی داریم.
طبق قوانین، یک مجموعه دولتی مانند کانون پرورش فکری نمی تواند اقلام خارجی خریداری کند. بنابراین، وقتی نمی توانیم کاغذ گلاسه تهیه نماییم، طبیعی است که کیفیت چاپ تحت تاثیر قرار بگیرد. پس اگر به کاهش کیفیت اشاره می شود، باید تمام عوامل و ابعاد در رابطه با آن هم بررسی شود.
ما حالا بزرگ ترین و اصلی ترین مصرف کننده کاغذ ایرانی در کشور هستیم؛ این مساله بر مبنای گزارشی که خانه کتاب و ادبیات ایران عرضه کرده مشخص شده است. طبق این گزارش، ما بیشترین میزان کاغذ ایرانی را مصرف می نماییم. هنگامی که این مورد را اعلام کردیم، برخی افراد با تردید به آن نگاه کردند و باور نداشتند که چنین حمایتی عملی باشد. برای همین، به منتقدان پیشنهاد می نماییم که وارد گفتگو شوند و بحث و تبادل نظر بیشتری داشته باشیم.
* و شاید بخشی از این انتقادات به کمبود اطلاعات مربوط می شود...
بخشی از این انتقادات ناشی از کمبود اطلاعات یا انتقال ناقص آنهاست. بعنوان مثال، گاهی گفته می شود سینمای کانون پرورش فکری افت داشته یا دیگر کیفیت گذشته را ندارد. اما حقیقت اینست که ما در یکی دو سال گذشته بیشترین تولیدات سینمایی را داشته ایم. اگر مقایسه ای انجام دهید، می بینید که در دوره های پیشین شاید هر دو یا سه سال تنها یک فیلم تولید می شد، اما حالا حدود هفت یا هشت فیلم سینمایی تولید یا درحال اکران داریم. بعضی از این آثار توسط فیلم سازان جوان و کارگردانان جدید ساخته شده اند و برخی هم حاصل همکاری با افراد باسابقه هستند.
برای نمونه، فیلم «زیبا صدایم کن» که اقتباسی از یکی از کتاب های کانون پرورش فکری است، توانست عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر را کسب کند. همچنین، وقتی یک انیمیشن تولیدشده در کانون می تواند در سطح بین المللی، مانند اسکار، مورد توجه قرار گیرد، این نشان دهنده کیفیت و اعتبار کار است. از طرفی، منتقدان باید نگاه جامع تری داشته باشند و تمامی این موارد را در کنار هم بررسی نمایند. بعنوان مثال، یکی از منتقدین عنوان نمود مراکز کانون پرورش فکری تعطیل شده اند. من که بعنوان معاون فرهنگی مسئول این مراکز هستم، از ایشان خواستم لیستی از مراکزی که به قول ایشان تعطیل شده اند عرضه کند تا من مبحث را پیگیری کنم. اما پاسخ داد که چنین اطلاعاتی ندارد و فقط چیزی شنیده است. این نوع قضاوت ها بر مبنای اطلاعات ناقص صورت می گیرد و بی توجهی به جزئیات و حقیقت ها می تواند تصویر نادرستی عرضه نماید.
برای مثال، برخی ادعا می کنند که جشنواره های کانون پرورش تعطیل شده اند. اما بعنوان یک ناظر رسانه ای، می توانم تأیید کنم که ما نه تنها جشنواره ها را تعطیل نکرده ایم، بلکه خیلی از آنها را باردیگر احیا کرده ایم. جشنواره سرود، که هفت سال برگزار نمی شد، توسط ما احیا شد. همینطور جشنواره نمایش هم بعد از چندین سال وقفه باردیگر به جریان افتاد. جشنواره قصه گویی هم هر سال به صورت مستمر انجام می شود. بطور مثال، این جشنواره در سال قبل ۲۰ هزار ثبت نام کننده داشت، در حالیکه سال جاری این عدد به ۳۴ هزار نفر بالا رفته است. همچنین، در سال قبل ۱۴ کشور در این رویداد شرکت کردند، اما سال جاری تعداد کشورهای شرکت کننده به ۲۵ کشور رسید، آن هم با وجود تمام چالش های سیاسی موجود در جهان.
ما در کانون پرورش فکری کودکانی داریم که به طرز شگفت انگیزی اهل مطالعه هستند؛ برخی تا ۸۰۰ یا ۹۰۰ کتاب خوانده اند و حتی کودکانی داریم که در یک سال بیشتر از ۳۰۰ کتاب مطالعه کرده اند. این آمار واقعا چشم گیر است کانون پرورش فکری باید بعنوان یک فضای امن و خلاق برای کودکان و نوجوانان باقی بماند و فعالیتهای آن باید فارغ از گرایش های سیاسی باشد. حتی اگر برخی افراد در کانون گرایش های سیاسی داشته باشند، این گرایش ها نباید در کارهای حرفه ای و آموزشی آنها دخالت داده شود.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بعنوان یک نهاد فرهنگی و آموزشی، نقش مهمی در پرورش خلاقیت و رشد فکری کودکان و نوجوانان دارد. اگر این نهاد تحت تاثیر فشارهای سیاسی قرار بگیرد، امکان دارد از اهداف اصلی خود دور شود و نتواند به درستی به مأموریت خود عمل کند.
کانون پرورش فکری باید بعنوان یک فضای مستقل و غیرسیاسی باقی بماند تا بتواند به بهترین شکل ممکن به کودکان و نوجوانان خدمت کند. این دیدگاه می تواند بعنوان یک اصل مهم در مدیریت و سیاستگذاری های آینده کانون مورد توجه قرار گیرد.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باید بعنوان یک نهاد فراگیر و متعلق به همه افراد جامعه، فارغ از گرایش های سیاسی یا فکری، عمل کند. کانون جایی است که هدف اصلی آن خدمت به کودکان و نوجوانان است و این هدف باید بالاتر از هر اختلاف نظر یا انتقادی قرار گیرد.
از همه منتقدان و حامیان دعوت می نماییم با نگاه دلسوزانه و همراهی سازنده، برای بهبود و پیشرفت کانون مشارکت کنند. این نگاه بسیار پرارزش است، چونکه نشان میدهد که کانون می تواند بعنوان یک پل ارتباطی بین افراد با دیدگاه های مختلف عمل کند و از ظرفیت همه افراد برای پیشبرد اهداف خود استفاده نماید.
رسانه ها می توانند با اطلاع رسانی دقیق و منصفانه، به ایجاد فضایی کمک کنند که در آن همه افراد، همچون منتقدان، احساس کنند که می توانند در پیشبرد اهداف کانون نقش داشته باشند.
کانون پرورش فکری با وجود تمام چالش ها، توانسته است عملکرد قابل توجهی داشته باشد. این دستاوردها نشان میدهد که کانون پرورش فکری بعنوان یک نهاد فرهنگی، نقش مهمی در تولید محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان ایفا می کند و باید از این ظرفیت به بهترین شکل ممکن استفاده گردد.
از مسؤلان می خواهم که حوزه کودک و کانون را بعنوان اولویت اصلی در برنامه ریزی و بودجه ریزی کشور درنظر بگیرند. این درخواست بسیار مهم می باشد، چونکه بدون حمایت های لازم، کانون نمی تواند به تمام اهداف خود برسد. کانون پرورش فکری باید بعنوان پناهگاهی امن و خلاق برای کودکان و نوجوانان باقی بماند و این نیازمند تلاش و همکاری همهجانبه است.
مشارکت همهجانبه و پشتیبانی از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بسیار پرارزش است و می تواند به بهبود عملکرد این نهاد و خدمت بهتر به کودکان و نوجوانان کمک نماید. امیدوارم که این دیدگاه ها و درخواست ها مورد توجه قرار گیرد و کانون بتواند بعنوان یک نهاد فرهنگی مستقل و فراگیر، به کار خود ادامه دهد
منبع: دست و هنر
این مطلب دست و هنر مورد پسنده؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب دست و هنر مرتبط
نظرات کاربران دست و هنر در مورد این مطلب