ضرورت تدوین قوانین حمایتی برای تقویت صنایع خلاق و فرهنگی

ضرورت تدوین قوانین حمایتی برای تقویت صنایع خلاق و فرهنگی به گزارش دست و هنر، مدیر خانه خلاق می گوید با وجود پیشرفت هایی در بعضی حوزه ها، صنایع خلاق و فرهنگی در ایران هنوز با چالش های جدی نظیر عدم وجود قوانین مشخص، کمبود حمایت های مالی روبه رو هستند.



خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و ادب – زینب رازدشت: ایران با کمبود قوانین حمایتی برای صنایع خلاق و فرهنگی مواجه می باشد و احتیاج به قوانین مشخص در حوزه مالکیت فکری و صادرات صنایع خلاق احساس می شود. دولت و مجلس باید توجه بیشتری به تقویت زیست بوم صنایع خلاق و فرهنگی داشته باشند و قوانینی برای پشتیبانی از این حوزه تصویب کنند. همینطور از بزرگ ترین چالش های حوزه صنایع فرهنگی، مسائل قانونی، تأمین مالی و کمبود حمایت های دولتی هستند که نیازمند توجه جدی هستند.
در همین زمینه گفتگویی با سجاد صالحی مدیر خانه خلاق انجام داده ایم تا در رابطه با چالش های صنایع خلاق و فرهنگی صحبت نماییم.
مشروح متن این گفتگو در ادامه می آید؛
* آقای صالحی چند ماهی از آغاز دولت آقای پزشکیان می گذرد. دولت کنونی چه اقداماتی می تواند برای حل چالش های حوزه صنایع فرهنگی انجام دهد؟
یکی از تحولات مهم در دولت فعلی، توجه جدی به اجرای جزئیات برنامه هفتم توسعه است. بنظر می رسد با برنامه ریزی های انجام شده توسط این دولت، میتوان انتظار نتایج مؤثری را در حوزه های مختلف، همچون اشتغال در صنایع کوچک، داشت. این تلاش ها، در کنار تصمیمات مجلس بعنوان سیاستگذار، می تواند به نتایجی مؤثر و قابل توجه منجر شود.
در حوزه صنایع فرهنگی، با وجود برخی خلأها، شاهد پیشرفت هایی هم بوده ایم. هرچند هر رشدی امکان دارد با چالش ها و نواقصی همراه باشد، اما این کمبودها می توانند با تلاش و اهتمام دولتمردان و قانون گذاران برطرف شوند. اگر بتوانیم اهمیت مسائل در رابطه با صنایع فرهنگی را به خوبی برای مسؤلان تبیین نماییم، می توانیم به خروجی های مثبتی در سیاست های کلان این حوزه امیدوار باشیم و شرایط بهتری را برای رشد و تقویت این زیست بوم پرارزش و نوپا فراهم نماییم.

* چه قسمتهایی از برنامه هفتم توسعه باید در جهت تقویت صنایع فرهنگی تقویت شود؟

برنامه هفتم توسعه بر پایه سازوکارهای برنامه های پیشین طراحی شده است. در حالیکه در برنامه های پنجم و ششم توسعه، صنایع خلاق و فرهنگی به اندازه کافی مورد توجه قانونگذاران و دولتمردان قرار نگرفته بود، برنامه هفتم نشانه های امیدبخشی را در این حوزه به نمایش می گذارد. بعنوان مثال، یکی از اهداف این برنامه، پیشگیری از خام فروشی محصولات در کسب وکارهای کوچک و پیوند دادن آن با هویت ایرانی-اسلامی است. همچنین، صادرات در قسمتهایی همچون انیمیشن و توجه به مشاغل خانگی و پیوند آنها با صنایع خلاق از مؤلفه های کلیدی در این برنامه شمرده می شود. یکی از اهداف برنامه هفتم توسعه، پیشگیری از خام فروشی محصولات و پیوند آن با هویت ایرانی - اسلامی است.
با این وجود، هنوز نگاه جامع و دقیقی به مبحث صنایع خلاق در برنامه هفتم وجود ندارد. با این وجود، این بخش می تواند ظرفیت مناسبی برای رسیدن به اقتصاد خلاق در کشور فراهم آورد، بخصوص در زمینه مشاغل خانگی که فرصت های بسیاری را در بر دارد. علاوه بر این، مصوبات دیگری هم در دولت وجود دارد که میتوان از آنها برای تدوین و اجرای سیاست های مؤثر بهره برد و در نهایت، این مصوبات را در چارچوب طرح های مناسب به کار گرفت.
برنامه هفتم توسعه همینطور برخی مشوق ها را برای فعالان صنایع خلاق و فرهنگی درنظر گرفته است. همچون این مشوق ها میتوان به کاهش هزینه های مصرفی برای مراکز فرهنگی و هنری، افزایش سهم شرکتهای دانش بنیان در حوزه صنایع خلاق، پشتیبانی از زنان خلاق و نوآور، و تسهیل سیاستگذاری ارزی برای صادرکنندگان خرد اشاره نمود. همچنین، تأسیس شهرک ها و نواحی تخصصی در حوزه فناوری اطلاعات و صنایع خلاق از دیگر اقداماتی است که می تواند نقش صنایع کوچک و خوشه های صنعتی را در رشد اقتصادی تقویت کند.
یکی از دغدغه های اصلی در بین تمام انجمن های صنفی و خلاق، اینست که هنوز یک ادبیات و بیان مشترک برای ارتباط با حاکمیت و تحقق مأموریت های مشترک تعریف نکرده ایم برنامه هفتم توسعه همچنان با خلاهایی روبرو است. همچون این خلاءها میتوان به عدم حمایت کافی از زیست بوم صنایع فرهنگی و خلاق، نبود قوانین مستقل و اختصاصی و رفع موانع انحصاری، نبود بودجه بندی مشخص برای این حوزه، لزوم پشتیبانی از حقوق مالکیت فکری، و احتیاج به تدوین استانداردهای محصولات خلاق و فرهنگی اشاره نمود. همچنین، تدوین آمار سالیانه مقیاس پذیر برای شکل گیری نظام جامع اطلاعات فرهنگی یکی دیگر از نیازهای نادیده گرفته شده است.
لذا با عنایت به اهمیت صنایع خلاق در تقویت اقتصاد و هویت فرهنگی کشور، ضروری است دولت و مجلس در برنامه های آینده، همچون تصویب طرح پشتیبانی از شرکتهای خلاق، توجه بیشتری به این حوزه داشته باشند. صنایع خلاق نه تنها بعنوان موتور محرکه رشد اقتصادی و اشتغال زایی عمل می کنند، بلکه در حفظ و تقویت هویت فرهنگی و ارتقای کیفیت زندگی هم نقش مهمی دارند. توجه به اصلاح یا ایجاد قوانین، تخصیص بودجه مناسب، و ایجاد زیرساخت های مورد نیاز می تواند به تحقق اهداف اقتصادی و فرهنگی کشور کمک نماید و ایران را در زمینه جهانی به جایگاه شایسته ای برساند.

* انتظار شما از دولت چیست؟

در دهه گذشته، تحولات مثبتی برای شرکتهای دانش بنیان کشور رخ داده است. تصویب قانون جهش دانش بنیان سبب یک خیزش چشم گیر در زمینه فعالیتهای دانش بنیان و شرکتهای مبتنی بر دانش شد. این قانون کمک شایانی به رشد اقتصاد دانش بنیان کرد. با این وجود، در سالهای اخیر، مسیر تولید ثروت از اقتصاد دانش محور و فناور به سمت اقتصاد مبتنی بر خلاقیت و نوآوری تغییر کرده است. ما از یک فضای علمی و فناورانه سخت فاصله گرفته ایم و با اقتصاد خلاق، صنایع نرم روبرو می باشیم.
اقتصاد فرهنگ عرصه ای است که در آن، شرکتهای خلاق می توانند با استفاده از فناوری های نرم و وام گرفتن از هویت ایرانی-اسلامی و پیشینه غنی فرهنگی، ارزش افزوده بوجود آورده و از خام فروشی فرهنگ و هنر جلوگیری نمایند. از دولت انتظار می رود که در این مسیری که از شرکتهای دانش بنیان شروع شده است، توجه ویژه ای به توسعه اکوسیستم نوآوری و خلاقیت داشته باشد و این روند را از راه عرضه لوایح یا پشتیبانی از طرح های مجلس با قدرت ادامه دهد.
اگر دولت بتواند لایحه ای را برای فراهم سازی بسترهای قانونی و حمایت های ویژه تر از شرکتهای خلاق تدوین کند، میتوان تحولات قابل توجهی در این حوزه انتظار داشت. باید از خلاقیت و نوآوری عموم مردم برای جهش اقتصادی کشور بهره برد. تحقق این امر در دولت کنونی می تواند به ثروت آفرینی منجر شود.
خوشبختانه، در این دولت وزرای کار آمدی وجود دارند که درک عمیقی از اهمیت این مورد دارند. اگر در روند تدوین این لایحه و اسناد بالادستی، حمایت و همکاری جریان های نخبگانی یا انجمن های تخصصی وجود داشته باشد، میتوان ظرفیت ها و دستاوردهای شگرفی را در این عرصه به دست آورد. در این صورت، بعد از چهار سال میتوان ادعا کرد که از پتانسیل صنایع خلاق برای افزایش تولید ناخالص ملی بهره برده و نقش تأثیرگذاری ایفا کرده ایم. البته موفقیت در این راه منوط به انعطاف دولت می باشد، و خوشبختانه این انعطاف وجود دارد، چونکه دولت اهمیت حلقه های نخبگانی و بدنه کارشناسی را در توسعه صنایع فرهنگی و خوشه های خلاق به خوبی درک کرده است.

* در حوزه رفع چالش های حوزه صنایع فرهنگی نیازمند تصویب چه قوانینی هستیم؟

در سالهای اخیر تحولات مثبتی در سیستم قانون گذاری کشور رخ داده است و ما تجربه خوبی در زمینه شرکتهای دانش بنیان کسب کرده ایم. علاوه بر مجلس، نهادهای دیگری هم در حوزه سیاستگذاری توانسته اند تأثیرگذار باشند. یکی از این نهادها، شورایعالی انقلاب فرهنگی است که با عنایت به درک عمیق از اهمیت صنایع فرهنگی، سندی را تدوین کرد که در دولت آقای روحانی تصویب و ابلاغ گردید. این سند با هدف تاکید بر نقش صنایع فرهنگی در حل مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور تهیه شد.
انتظار می رفت که سایر نهادها از این سند حمایت کرده و آنرا به یک خواسته عمومی تبدیل کنند تا بتواند در تمامی عرصه های صنایع فرهنگی اثرگذاری داشته باشد. صنایع فرهنگی، همچون حوزه هایی مانند مد و پوشاک، انیمیشن و سینما، می توانستند با بهره گیری از تکنولوژی های جدید ظرفیتهای زیادی در اقتصاد خلاق و فرهنگی ایجاد کنند، اما متأسفانه این ظرفیت ها به صورت کامل شکوفا نشد و در خیلی از موارد محدود به چند ماده و تبصره باقی ماند.
در برخی آیین نامه ها و مصوبات مجلس، حمایت هایی از شرکتهای خلاق وجود دارد، اما هنوز هیچ سازوکار مستقل و خاصی برای این زیست بوم فرهنگی در مجلس به تصویب نرسیده است. ما امیدواریم که دولت و مجلس با همکاری یکدیگر سازوکاری ایجاد کنند که با قوانین و سیاست های جدید، روند توسعه و پیشرفت صنایع فرهنگی کشور تسریع شود. هم اکنون، در حوزه پشتیبانی از مالکیت فکری و صادرات صنایع خلاق، قانون مشخص و مؤثری وجود ندارد. حتی در زمینه تخصیص تسهیلات ویژه برای نوآوری و خلاقیت، سازوکاری که بطور دقیق تر به صنایع خلاق توجه داشته باشد، وجود ندارد و صنایع خلاق در خیلی از نهادهای تسهیل گر نوآوری، نقش ثانویه ای ایفا می کنند.
مجلس می تواند از راه کمیسیون های تخصصی مانند کمیسیون اقتصادی و کمیسیون فرهنگی، نقش مهمی در این حوزه ایفا کند و سازوکارهایی ویژه را طراحی کند تا در کنار دولت، قوانین جدیدی برای پشتیبانی از اکوسیستم نوآوری و خلاقیت تصویب شود. همینطور حضور حلقه های نخبگانی در این راه می تواند به تسریع روند پیشرفت و ایجاد تحولات مؤثر کمک نماید.
یکی از قوانین ضروری که باید در این حوزه به تصویب برسد، پشتیبانی از مشاغل کوچک است. خیلی از کسب وکارهای کوچک، به سبب کمبود حمایت و فشارهای اقتصادی، درحال متوقف شدن هستند. مشاغل خانگی و کوچک بخش مهمی از صنایع فرهنگی را می سازند و در خیلی از رسته های مختلف مشاغل خانگی، بیشتر از ۸۰ درصد محصولات با جنبه های فرهنگی و بومی مرتبط هستند. این مشاغل نوآورانه و خلاق، با ترکیب فرهنگ بومی مناطق مختلف، محصولات کاربردی می سازند که می توانند به توسعه اقتصادی آن مناطق کمک کنند.
ورود جدی به عرصه صنایع فرهنگی نه تنها به توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی می انجامد، بلکه سبب هویت سازی در هر منطقه هم می شود. تولید و عرضه محصولات بومی به ترویج نمادها، ارزش ها، آداب و رسوم و باورهای هر منطقه کمک کرده و این فرآیند به صورت طبیعی اثرات اجتماعی و فرهنگی مثبتی خواهد داشت. همچنین، این امر می تواند تاثیر مستقیمی بر اشتغال محلی داشته باشد.
چالش اصلی کشور ما بیکاری است. بهترین راه برای مقابله با این مشکل، توانمندسازی مردم در نقاط مختلف کشور از راه نوآوری، خلاقیت و صنایع فرهنگی است. این رویکرد می تواند تحولی شگرفت در ایجاد اشتغال و رفع بیکاری ایجاد نماید. از آنجائیکه مساله بیکاری موضوعی جدی برای دولت، مجلس و حاکمیت است، استفاده از ظرفیتهای صنایع فرهنگی در مشاغل کوچک می تواند به یک برگ برنده برای حاکمیت تبدیل گردد. این ظرفیت ها می توانند در زمینه اشتغال زایی، کنترل بیکاری، فرهنگ سازی و حل مسائل اجتماعی و فرهنگی نقش مؤثری ایفا کنند. در نهایت، این تحولات را میتوان به مردم واگذار کرد و از توان و خلاقیت آنها برای ایجاد تغییرات مثبت بهره گرفت.

* وجود انجمن های مردمی تا چه اندازه می تواند کمک حال حوزه صنایع فرهنگی باشد؟

در سراسر دنیا، خیلی از انجمن های مردمی در ارتباط با نوآوری و خلاقیت، و پیوند این مفاهیم با اقتصاد، فعالیت می نمایند. بعضی از این انجمن ها با حمایت دولت ها به سازمان های بزرگ تری تبدیل گشته اند و نقش پررنگی در توسعه صنایع مختلف داشته اند. کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و انگلستان نمونه های موفقی از این دست انجمن ها دارند که توانسته اند در زمینه های اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار باشند.
در دهه گذشته، خوشه ها و رسته های خلاق در حوزه صنایع فرهنگی به شکل جدی تعریف و فعال شدند و کارگروه های ویژه ای تشکیل شد که انجمن های مردمی و صنفی در این فرآیند نقش بسیار مهمی ایفا کردند. این انجمن ها توانسته اند تحولات بزرگی در صنایع مختلف ایجاد کنند. بعنوان مثال، تشکیل انجمن تولیدکنندگان اسباب بازی یک تحول عظیم در صنعت اسباب بازی کشور بود که جایگاه ویژه ای را برای این صنعت ایجاد کرد. همینطور انجمن ایران نوشت در زمینه نوشت افزار، و انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب هم از دیگر انجمن های موفقی هستند که در کشور نقش پررنگی ایفا کرده اند.. انجمن های مردمی می توانند نقش مهمی در توسعه صنایع فرهنگی و ارتقای همکاریهای جمعی ایفا کنند.
اگرچه در بعضی از کارگروه ها و خوشه ها نقاط ضعف قابل توجهی وجود دارد، اما مهم ترین عامل پیشرفت در توسعه صنایع فرهنگی، همین انجمن ها و کارگروه هایی هستند که از دل اقتصاد صنایع فرهنگی برآمده اند. ما باید این تحولات و دستاوردها را در یک دهه گذشته پرارزش بدانیم. این زیست بوم حالا به آگاهی و درک عمیقی دست یافته که نشان داده است کار جمعی و همکاری می تواند به نتایج مثبتی منجر شود.
درک ما از صنایع فرهنگی باید بگونه ای باشد که این صنایع را بعنوان یک منظومه از محصولات و یک زنجیره تولیدی ببینیم. به این معنا که تمامی این رسته ها – مانند گردشگری، انیمیشن، اسباب بازی و سینما – با یکدیگر در ارتباط هستند و باید در چارچوب یک شبکه مردمی به صورت هم زمان و هماهنگ عمل کنند. ضروری است که این شبکه های مردمی در فضایی فراتر از رقابت های محدود، بتوانند وارد تعاملات و ترکیب های نوآورانه شوند. البته در این راه، اتفاقاتی رخ داده، اما سرعت آن بسیار پایین بوده است. ما می توانستیم با استفاده از رسته های مختلف، خوشه های متنوعی در سطح فرهنگی و اقتصادی کشور ایجاد نماییم و زمینه لازم برای تولید محصولات جدید را فراهم آوریم.
تجربیات موفق جهانی نشان داده است که کشورهای دیگر توانسته اند به صورت مؤثر از این ظرفیت ها بهره گیرند. بعنوان مثال، ترکیه به خوبی از ظرفیت شبکه های مردمی برای رونق اقتصادی در صنعت پوشاک بهره برده است. یا کشورهایی مانند کره جنوبی و ژاپن با بهره گیری از انیمه و کمیک، توانسته اند ظرفیتهای مردمی را وارد جریان اقتصادی کنند و با تولید محصولات مرتبط، یک زنجیره تولید کامل ایجاد نمایند.
در کشور ما هم به صورت مشابه، این روند درحال شکل گیری است، اما با سرعتی بسیار کندتر. در خیلی از بخش های متنوع صنایع فرهنگی، هنوز انجمن های مردمی به صورت کامل شکل نگرفته اند یا نتایج ملموسی از آنها مشاهده نمی گردد. بعضی از این بخش ها به سبب رویکرد محافظه کارانه ای که دارند، هنوز به منافع جمعی و اجتماعی اولویت نداده اند و بیشتر به منافع فردی و شرکتی توجه دارند.
به طور مثال، در صنعت انیمیشن هنوز شاهد حرکت محافظه کارانه ای هستیم. شرکتهای بزرگ این صنعت، بیشتر برای کشورهای خارجی تولید محتوا می کنند تا برای بازار داخلی. این وضعیت نشان دهنده احتیاج به تغییر در رویکرد تولیدکنندگان و جلب توجه به منافع جمعی است. انجمن ها باید در این حوزه شکل بگیرند و در زمینه تأثیرگذاری قرار گیرند.
برنامه هفتم توسعه بر پایه سازوکارهای برنامه های پیشین طراحی شده است. در حالیکه در برنامه های پنجم و ششم توسعه، صنایع خلاق و فرهنگی به اندازه کافی مورد توجه قانونگذاران و دولتمردان قرار نگرفته بود، برنامه هفتم نشانه های امیدبخشی را در این حوزه به نمایش می گذارد یکی از دغدغه های اصلی در بین تمام انجمن های صنفی و خلاق، اینست که هنوز یک ادبیات و بیان مشترک برای ارتباط با حاکمیت و تحقق مأموریت های مشترک تعریف نکرده ایم. به همین دلیل، انجمن های خلاق و صنفی در تلاشند تا در چارچوب یک انجمن مدنی و صنفی، بعنوان بازوی مشورتی در کنار دولت فعالیت کنند. هدف اینست که این انجمن ها بتوانند مسائل را از میدان بیرون کشیده و با دقت نظر، آنها را تحلیل کنند و از سوی دیگر، مشکلات و دغدغه های موجود در صنایع فرهنگی و اقتصاد فرهنگی را به گوش مسؤلان برسانند.
در حال حاضر، زیست بوم صنایع خلاق با رکود نسبی مواجه می باشد، اما لزوم پرداختن به این مورد و اهمیت آن بشدت احساس می شود. در خانه های خلاق و شرکتهای خلاق، ما در تلاش هستیم با هم افزایی و همکاری در چارچوب یک انجمن صنفی به نام «زیست بوم نوآوری و خلاقیت»، بتوانیم در کنار حاکمیت تحولات مؤثری ایجاد نماییم و این عرصه را به صورت مؤثرتر به پیش ببریم.
* از عمده ترین چالش های صنایع فرهنگی هم صحبت کنیم!
صنایع فرهنگی به سبب گستردگی و تنوعی که در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد، با چالش های زیادی روبه رو است. یکی از این چالش ها به مسائل قانونی و احتیاج به یک سازوکار منسجم و شفاف در این عرصه باز می گردد. نبود یک چشم انداز روشن و دقیق از جانب حاکمیت در زمینه صنایع فرهنگی، سبب ایجاد نوسانات و ابهاماتی در راه توسعه این زیست بوم شده است.
به نظر می رسد که دولت، حاکمیت و مجلس باید به شکل جدی از این جریان حمایت کرده و بر آن پایبند بمانند. یکی از نکات بسیار مهمی که در حوزه صنایع فرهنگی باید به آن توجه کرد، مبحث گفتمان و ادبیات این صنایع است. صنایع فرهنگی بعنوان یک پدیده جدید نیازمند زبان و مفهومی خاص است. باآنکه کشور ما به صورت تاریخی با صنایع فرهنگی ارتباط داشته است، اما هیچگاه این ارتباط به شکل جدی و در چارچوب مفهومی مشخص مورد توجه قرار نگرفته است.
صنایع فرهنگی بعنوان ابزاری برای انتقال هویت ملی و دینی کشور ما می توانند نقش مهمی ایفا کنند، اما متأسفانه هنوز این ظرفیت در سطح حاکمیت و بین مردم به صورت کامل شناخته نشده است. برای تحقق این هدف احتیاج به یک کار رسانه ای مؤثر و گسترده داریم. رسانه ها می توانند این مفاهیم را برای عموم مردم قابل فهم کنند و به شناخت و آگاهی عمومی در این حوزه کمک کنند.
چالش دیگری که در این عرصه وجود دارد، مساله تأمین مالی و حمایت های لازم برای رشد و توسعه صنایع فرهنگی و صنایع خلاق است. در کشور ما منابع زیادی برای توسعه کسب و کارها، اشتغال آفرینی، شرکتهای دانش بنیان و اقتصاد دیجیتال وجود دارد. اما کاش می توانستیم از این منابع به درستی و همسو با سایر سیاست های کلان کشور در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استفاده نماییم تا روند تحول اقتصادی، نوآوری و خلاقیت سرعت بیشتری پیدا کند.
در حال حاضر، نهادهای مختلفی تسهیلاتی را برای اشتغال و کسب و کارها عرضه می دهند، اما اگر این نهادها همکاری و هماهنگی بیشتری داشته باشند، می توانند ارزش افزوده بیشتری بوجود آورده و هزینه های حاکمیت را در زمینه های مختلف کاهش دهند. متأسفانه هنوز این نوع تفکر و هماهنگی در کشور ما شکل نگرفته است و در زمینه تأمین مالی برای صنایع فرهنگی و خلاقیت، نتوانسته ایم سازوکار مستقل و شفاف و مشخصی ایجاد نماییم.
این مشکل تنها مختص به نهادهای حاکمیتی نیست، بلکه بخش خصوصی هم به صورت مشابه با چالش های مشابهی روبه رو است و هنوز به یک تعریف جامع از نقش خود در این حوزه نرسیده است. همچنین، احتیاج به تقویت اعتماد به نفس مردم داریم تا بتوانند وارد چرخه تولید شوند و به رشد و توسعه صنایع فرهنگی کمک کنند.
در نهایت، میتوان اظهار داشت که ما با سه چالش عمده روبه رو هستیم: یکی چالش قانون گذاری، دیگری چالش گفتمان صنایع فرهنگی و در نهایت چالش تأمین مالی و شتاب دهی به صنایع فرهنگی از راه حمایت های مالی. در صورتیکه زیست بوم صنایع فرهنگی بتواند به صورت مؤثرتر و فعالانه تر در این حوزه وارد شود، می تواند به اشتراک مفهومی و مأموریتی واحد برسد و حتی این موارد را از حاکمیت مطالبه کند تا موانع موجود در این راه رفع شوند.

1403/09/11
08:25:33
45
0.0 / 5
تگهای خبر: اسباب بازی , انجمن , بازی , تولید
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۵ بعلاوه ۱
دست و هنر
dastohonar.ir - حقوق مادی و معنوی سایت دست و هنر محفوظ است

دست و هنر

هنر و صنایع دستی