غزل سرایی امام خمینی عرصه تلفیق عشق و عرفان
به گزارش دست و هنر، اصفهان «خمینی(ره) جا پای حضرت حافظ گذاشت و روان ترین و شاخص ترین شعرهایش هم غزلیات اوست. در کل، اگر کسی می خواهد به دنیای عرفان و نوشته هایی آیینی قدم بگذارد، نباید از خواندن اشعار امام(ره) غافل باشد.» این ها را حمیدرضا قانونی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اصفهان در بررسی و واکاوی اشعار امام خمینی(ره) بیان نمود.
قانونی در گفتگو با ایسنا و با تکیه بر این که مهم ترین قالب شعری امام خمینی(ره) غزل بود، چنین توضیح داد: خمینی(ره) از غزل سرایان بنام در تاریخ معاصر ماست که برای آشنایی با مضامین این اشعارش باید نگاهی کوتاه به تاریخ غزل فارسی داشت.
او با تأمل در تاریخ شعر فارسی بیان نمود: یکی از قالب های دلپذیر شعر فارسی غزل است. این قالب در تاریخ ایران دو روند متفاوت را پشت سر گذاشته است. روند اول عاشقانه است که با کسانی چون رودکی آغاز می شود و با نامدارانی چون انوری و جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی ادامه پیدا می کند. اوج غزل عاشقانه هم در اشعار سعدی یافتنی است؛ در واقع محور عاشقانهی غزل کسی جز سعدی نیست.
این پژوهشگر که کتاب های گوناگونی همچون «سخندانی و شیدایی» را در کارنامهی خود دارد، چنین افزود: دومین روندی که در سرگذشت غزل فارسی باید به آن نگاه کرد، مضمون های عارفانه است. سنایی شاعری بود که موضوعات در رابطه با زهد و پارسایی را با عنوان عرفان و رنگ و بوی الهی به شعر فارسی همچون قالب غزل وارد کرد. غزل عارفانه در اشعار افرادی چون عطار دنبال شد تا این که به مولوی رسید. منتهای غزل عارفانه را باید در سروده های مولوی جست.
دانش آموختهی دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه اصفهان با یادآورشدن این مساله که در کنار غزل عاشقانه و عارفانه از شعبه ای دیگر هم میتوان نام برد، اظهار داشت: غزل فارسی از بعدی دیگر و معروف به تلفیقی هم درخور بررسی است که باید پرچم دار آنرا حافظ دانست. حافظ که یکی از سنجه های شاخص شعر ماست، هم مضامین عرفانی و هم عاشقانه را به اشعارش وارد کرد.
او تاکید کرد: غزل تلفیقی در کنار دو روند دیگر غزل بسیار حائز اهمیت می باشد و نمی توان نادیده اش گرفت. البته ما غزل را با مضامین اجتماعیات هم در عصر بهار، یعنی دوران رضاخان و بعد از او داریم که با شعر «من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید، قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید» برای خیلی از افراد آشناست. اما به طورکلی، شاعران غزل گوی در تاریخ فارسی بعد از حافظ غالباً در همین گروه تلفیقی قرار می گیرند که حضرت امام(ره) را هم باید در همین دایره نام برد.
سالک جهان شعری حضرت حافظ
قانونی با اشاره به اشعار خمینی(ره) اظهار داشت: «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم، چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم» یکی از غزل های حضرت امام(ره) است که در همان دستهی تلفیقی قرار می گیرد، یعنی جایی که مضامین عاشقانه و عارفانه به هم می رسند.
این پژوهنده که در مطالعهی دیوان شعرا و نسخه های خطی اهتمامی جدی دارد، اشاره کرد: یکی دیگر از همین غزلیات تلفیقی امام شعر «دست شیخ را ببوسید که تکفیرم کرد، محتسب را بنوازید که زنجیرم کرد» است. در این شعر، دلبستگی به دنیا اصلاً وجود ندارد. آن چه در این غزل موج می زند، نوعی معاشقه، معاینه و مشاهدت معشوق ازلی است. بدون اغراق، خمینی(ره) را باید یکی از سرآمدان غزل در گروه تلفیقی دانست.
او بیان نمود: «پیری رسید و عهد جوانی تباه شد، ایام زندگی همه صرف گناه شد» نمونهی دیگری از این اشعار است که در گسترهی پرجاذبهی غزل های تلفیقی قرار می گیرد. من به شعر خمینی(ره) و اشعار دیگرش صرفا در مقام یک شاعر نگاه می کنم و به هیچ وجه به دنبال بحث سیاسی نیستم.
قانونی به یکی دیگر از غزل های بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران که در شمار گروه تلفیقی جای می گیرد، این گونه نظر کرد: یکی دیگر از اشعار خمینی(ره) که شاخصه های غزل تلفیقی در آن بارز است، این شعر به شمار می آید؛ «لذت عشق تو را جز عاشق محزون نداند، رنج لذت بخش هجران به جز مجنون نداند، تا نگشتی کوهکن شیرینی هجران ندانی، نازپرورده ره آورد دل پرخون نداند». در این غزل، به خوبی پشتوانه های فرهنگی و تاریخی و ملی ما دیده می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اصفهان ضمن آنکه بهترین نمونه های شعری خمینی(ره) را غزل هایش دانست، چنین توضیح داد: در کارنامهی این غزل سرای نمونه دیگر قالب های شعری هم یافتنی است که باید مهم ترینش را رباعیات او دانست. «آن کس که به زعم خویش عارف باشد، غواص به دریای معارف باشد، روزی اگر از حجاب آزاد شود، بیند که به لاک خویش واقف باشد» یکی از رباعیات امام(ره) است. این شاعر قصایدی هم در مدح حضرت زهرا(س) و حضرت معصومه(س) دارد که تاریخ و فرهنگ شیعه را در خود بازتاب می دهد. ترجیع بند و مسمط هم جزو قالب های شعری امام(ره) است.
قانونی، اشعار امام(ره) را از نمونه های قوی و موفق شعر فارسی دانست و بیان نمود: خمینی(ره) جا پای حضرت حافظ گذاشت. مقوله ای چون اصطلاحات عامیانه که بعدها به اصطلاحات سمبلیکی چون عشق، معشوق، ساقی، میخانه، ساغر، باده، مست، بت، بتخانه تبدیل می شوند، بسیار درخور تأمل است. روان ترین و شاخص ترین شعرهای امام همان غزلیاتش است. در کل، اگر کسی می خواهد به دنیای عرفان و نوشته های آیینی قدم بگذارد، نباید از خواندن اشعار امام غافل باشد.
این مدرس و پژوهنده ادبیات با اشاره به این نکته که تابحال رساله ها و پژوهش های گوناگونی درمورد اشعار امام(ره) نوشته شده است، توضیح داد: علیرغم برخی پژوهش های انجام شده دربارهی اشعار خمینی(ره) باید بگویم که جامعهی ایرانی توجه چندانی به این شاعر فارسی گوی ندارد. متأسفانه اشعار و دیوان شعری امام(ره) در جامعهی ما مغفول مانده است. مردم ما چنان که باید با شعرهای این شخصیت آشنایی ندارند.
او اظهار داشت: همان گونه که از رساله های سیاسی او و منش این شخصیت در سیاست بحث و گفتگو می شود، بسیار لازم است که اشعارش را هم در جایگاه یکی از غزل سرایان برجستهی معاصر بشناسیم. در این بی اعتنایی جامعه به نظرم نهادهای دولتی را میتوان مقصر دانست. باید بگویم که جای تأسف دارد با این پیشینهی ادبی فارسی، جامعهی امروز ما به طورکلی با شعر بیگانه است.
این نویسنده و محقق زبان فارسی با ذکر این نکته که باید به دنیای شاعران و اشعارشان وارد شد، خواند و آشنایی یافت، اضافه کرد: می خواهم تاکید کنم که این مساله فقط به رهبر انقلاب مربوط نیست. یک خانوادهی ایرانی شاید فقط در لحظهی تحویل سال نو و شب یلدا به غزلی از حافظ یا دیگر بزرگان شعر توجه کند. اما در مجموع، مردم ما از شعر فاصله گرفته اند. این که ما صرفا بنشینیم و بگوییم چه شاعران برجسته ای داشته ایم و چه دیوان هایی در تاریخمان به یادگار مانده، بی فایده است.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب