صالحی مطرح كرد؛
توجه به اقتصاد خلاق یکی از راه های جهش تولید است
دست و هنر: یکی از راه های جهش تولید و استفاده از فرصت نوآوری و ابتکار مردمی در امر اقتصاد، توجه عمیق به اقتصاد خلاق و صنایع فرهنگی است که بخش عظیمی از صنایع کوچک و متوسط کشور را دربر می گیرد.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب: سجاد صالحی دبیر کمیته صنایع خلاق شورای عالی جهاد بتازگی یادداشتی درباره ی شعار سال ۱۴۰۳ نوشته که با عنوان «نسبت صنایع خلاق و فرهنگی با جهش تولید با مشارکت مردم به عنوان شعار سال» در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
مشروح متن این یادداشت در ادامه می آید؛
امروزه خیلی از کشورهای دنیا برای حل چالش های جهانی، محلی و منطقه ای خود بدنبال راهی برای افزایش سرعت رشد اقتصادی خود هستند. کشور ما ایران نیز توجه ویژه ای به این مساله داشته و باتوجه به وجود تحریم های شدید اقتصادی، سیاست کشور با مسایل اقتصادی گره خورده و از سال ۱۳۹۵ خط مشی کلان کشور بر روی ریل اقتصاد مقاومتی و با مشارکت مردم بنا نهاده شد.
حرکت سیاست های کلان ایران که از طرف رهبر انقلاب به عنوان رویکرد اصلی کشور در عناوین شعار سال نیز متبلور شده است از شروع گفتمان اقتصاد مقاومتی، تا نگاه ویژه به کالای ایرانی، تاکید بر رونق تولید و رسیدن به جهش تولید با رویکرد رفع موانع، توجه به عرصه های فناورانه و نوآورانه و تمرکز بر زیست بوم های اشتغال آفرین در کنار مهار تورم، ظرفیت بی نظیری را برای همکاری و مشارکت ملموس مردم در امر رشد اقتصادی، رونق و جهش تولید به وجود آورده است.
در تحلیل شعار امسال با عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» می توان به ابعاد و زوایای متنوعی اشاره نمود اما آن چه که معطوف به حرکت میدانی و مردمی است، توجه به زوایایی است که می تواند منجر به جهش تولید از پایین به بالا گردد. به عبارت دیگر بجای تمرکز بر سیاستگذاری ها، قانون گذاری ها و رفع موانع تولید در بستر اقتصاد کلان کشور، توجه اصلی بر روی قشر تأثیرگذار و مورد تاکید شعار سال یعنی مردم باشد. مردمی که نه در قالب کارگر برای صنایع بزرگ بلکه به عنوان صاحبان کار و تولید صنایع خرد، با بوجودآوردن روحیه ابتکار، همکاری و تعاون، جهش بزرگ اقتصادی را رقم بزنند. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «اگر ما این توفیق را پیدا نماییم که همّت مردم، سرمایه ی مردم، ابتکار مردم، حضور جدّی آحاد مردم را در حوزه ی اقتصادی وارد نماییم، در حقیقت یک بسیج مردمی در امر اقتصاد بکنیم، تولید هم می تواند به جهش برسد.»
شاید یکی از با اهمیت ترین مشکلات تحقق جهش تولید، عدم درک صحیح مفهوم جهش تولید باشد. برای درک این مفهوم، می توانیم از اصطلاحاتی مانند «انقلاب در تولید»، «تغییرات ریشه ای چابک»، «تغییرات اساسی پرشتاب»، «تحول سریع» و «پیشرفت همراه با سرعت» استفاده نمائیم. این تعابیر همگی به صورتی نشان دهنده تغییر، ابتکار و حرکت نوآورانه ای هستند که می تواند منجر به پیشرفت یا تحول پرشتاب باشد. و این رشد و تحول محقق نمی شود مگر با انجام اقدامات نوآورانه، خلاقانه و مبتکرانه به نحوی که مسیر رونق تولید را از راه های جدید و روزآمد به جهش و خیزش جدی تبدیل کند.
یکی از راه های جهش تولید و استفاده از فرصت نوآوری و ابتکار مردمی در امر اقتصاد، توجه عمیق به اقتصاد خلاق و صنایع فرهنگی است که بخش عظیمی از صنایع کوچک و متوسط کشور را دربر می گیرد. صنایع خلاق با نگاه بومی و منطقه ای به پروسه طراحی، تولید و عرضه محصولاتی چون صنایع غذایی بومی و محلی، صنایع دستی و میراث فرهنگی، گردشگری، دکوراسیون و لوازم خانگی تزئینی، اسباب بازی و عروسک، محصولات آئینی و قرآنی، پوشاک، نوشت افزار، صنعت فرش و گلیم، گیاهان دارویی، پویانمایی و بازی های ویدیویی، صنایع ورزشی، صنایع تبدیلی و بسته بندی و… ساده ترین، کاربردی ترین و ثروت آفرین ترین مسیر تحقق رونق و جهش تولید با مشارکت مردم را به جامعه ارائه می دهد.
صنایع خلاق و فرهنگی با قابلیت تولید ۴.۷ هزار میلیارد دلار ارزش اقتصادی در جهان در سال ۲۰۲۳ با همسویی بالایی که با گفتمان اقتصاد مقاومتی دارد، درکنار درونزا و برون نگر بودن می تواند بخش اعظمی از جامعه را در حوزه طراحی، تولید و عرضه محصولات خلاقانه هویت ساز با خود همراه سازد و با شناسایی درست مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی منطقه ای متناسب با نیاز و ناظر به حل مسئله، نسبت به تولید و ارائه نوآورانه محصولات شامل کالا و خدمات اقدام نماید.
زیست بوم صنایع خلاق با به کارگیری نوآوری در زنجیره ارزش محصولات، همین طور ابتکارعمل در پروسه تحول سیاست های اشتغال آفرین کشور، نقش به سزایی در ایجاد کنش جمعی در جامعه و آوردن مردم به میدان افاده و استفاده خواهد داشت.
با توجه به ارتباط وثیق صنایع خلاق و فرهنگی با مولفه های شعار سال، اصلاح و تغییر تعدادی از ساختارهای موثر در این زیست بوم می تواند منجر به نقش آفرینی هرچه بیشتر صنایع خلاق در پروسه جهش تولید با مشارکت مردم شود. تعدادی از این تحولات عبارت است از:
۱- تحول در پروسه تامین مالی کسب و کارها؛
در دهه های اخیر حجم زیادی از تامین مالی کسب وکارها در قالب های مختلفی صورت می گرفت. از دریافت وام های توسعه کسب وکار که عموماً در پروسه تولید هزینه نمی شد تا سرمایه گذاری صندوق های خطرپذیر که با مخاطرات خیلی از جمله عدم سودآوری کوتاه مدت استارت آپ ها و یا دشواری عبور از پروسه ارزیابی صندوق ها و در نهایت عدم تحقق تامین مالی مواجه بوده است.
با بررسی نمونه های موفق داخلی و بین المللی تامین مالی، بمنظور توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط می توان به «تامین منابع مالی مبتنی بر قرض» اشاره نمود. در صورتیکه سازو کار اعتبار سنجی، شناسایی، ارزیابی و تعیین ضمانت بازتعریف و تسهیل گردد، می توان اظهار داشت که تامین مالی مبتنی بر «قرض الحسنه» یکی از راهکارهای بومی و هدفمند برای توسعه کسب و کارهای منطقه ای خواهد بود.
۲- تغییر نگرش درباره ی توسعه زیست بوم اشتغال آفرینی؛
بررسی ها و تحقیقات در سالهای اخیر نشان میدهد کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهایی که توان مدیریتی بالاتری دارند و توانسته اند شبکه ارتباطی و فروش بهتری را ایجاد نمایند، تعداد شکست ها و بحران های کم تری را (در شرایط کمبود منابع مالی) نسبت به کسب و کارهایی که زمان و انرژی خودرا فقط به یافتن درگاه های مالی و درنوردیدن فرآیند تامین منابع قرارداده اند، تجربه کرده اند.
توسعه زیست بوم اشتغال منطقه ای با محوریت توسعه مهارت های فردی، قدرت شبکه سازی، شناخت ظرفیتهای منطقه ای، قدرت تحلیل بازار، اطلاع از قوانین و مقررات، توان تامین مالی و افزایش تاب آوری کسب وکار، منجر به تحقق مولفه های رشد و رونق اقتصادی کسب وکارها می شود و این امر نیازمند نگاه نوآورانه به شیوه ایجاد زیست بوم اشتغال آفرینی منطقه ای و بومی است.
۳- تحول در شیوه حمایت، نظارت و ارزیابی نهادها؛
آمارها نشان داده است خیلی از تسهلات ارائه شده در سطح کلان کشوری در پشتیبانی از کسب و کارهای کوچک و متوسط، بدون طی مراحل اصولی و موثر در شناسایی، معرفی، ارزیابی و نظارت پسینی صورت گرفته و این امر سبب شده است در موارد مختلفی، منابع مالی سهل الوصول پرداخت شده به صاحبان کسب وکار در اموراتی به جز تولید هزینه گردد.
در صورتیکه شیوه حمایت، نظارت و ارزیابی کسب وکارها با به کارگیری سامانه های پیشران و فراگیر، با مدیریت محلی و منطقه ای و بواسطه مشارکت مردمی می تواند مسیر حمایت و نظارت کسب وکارها را هوشمندانه و با راندمان بسیار بالا هموارتر کند.
۴- تمرکز بر محصول بجای تمرکز بر کسب و کار؛
یکی از دلیلهای عدم موفقیت در جهش تولید، تمرکز بیش اندازه به تقویت زیرساخت کسب وکارها بدون توجه به میزان راندمان آنها است. این درحالی است که اگر حمایت های دولتی و مردمی مبتنی بر محصول و میزان تولید باشد و خروجی هر کسب وکار برمبنای میزان تولید محصول سنجیده شود، می تواند سرمایه های مردمی و حاکمیتی هوشمند را به سمت کسب و کارهای خروجی محور هدایت کند.
۵- تغییر رویکرد در شیوه ورود فعالان، تسهیل گران و شتاب دهندگان کسب و کار؛
در دهه اخیر توسعه زیست بوم نوآوری و فناوری کشور با نظام استارت آپی و شتابدهی با مدلهای غیر بومی و وارداتی سبب شده خیلی از بخش های حساس و موثر زیست بوم نوآوری نتواند خودرا با اقتضائات بومی و ملی کشور همگام سازد. ارائه مشاوره با رویکرد غیر بومی توسط شبکه منتورها همراه با تاکید زیاد به ایجاد فضای نوآوری درگلخانه های فضای کار اشتراکی در قالب دکوراسیون های نامأنوس و غیر بومی، تعریف استارت آپ هایی با ایده های جذاب اما بدون داشتن تجربه و آگاهی از اقتضائات بومی که بیش از این که کارآفرین باشند، تبدیل به یک مصرف کننده صرف در زیست بوم نوآوری و فناوری می شوند، تاکید بر پروسه ایده-کار بجای پروسه کار-ایده (تمرکز بر کسب و کارهایی که قابلیت نوآوری دارند بجای تمرکز بر ایده های نوآورانه ای که هیچ وقت در حوزه تولید و بازار حضور نداشته اند) و در نهایت شتابدهنده هایی که همیشه مشکل تامین مالی با سرمایه گذار دارند و یا به سرمایه گذارانی متصل هستند که عمده تلاش آنها، بیش از دغدغه توسعه زیست بوم، دغدغه سبد سرمایه گذاری و پرتفولیو برای اقناع سهامداران است.
از این رو، بمنظور تحول در ساختار پیشرفت زیست بوم نوآوری و صنایع خلاق در راه جهش تولید، تکیه بر مدلهای بومی و ملی و تغییر نگرش نسبت به ارکان زیست بوم از کسب وکار نوآور (کار-ایده) بجای نگاه استارآپی (ایده-کار) باید مدنظر قرار گیرد. بازتعریف مراکز با قابلیت رشد در قالب نهادهای اجتماعی شتابدهنده مانند مساجد، تعاونی ها، هیئت ها، خیریه ها و سازمان های مردم نهاد به عنوان مراکز رشد بومی و منطقه ای، تغییر نگرش به تامین مالی از سرمایه گذاری، سهامداری و وام با بهره بالا به سمت جمع سپاری عمومی و تشویق به مشارکت مردمی (انتفاعی و غیر انتفاعی) در توسعه کسب وکارها تعدادی از راهکارهای تحول در ساختار زیست بوم نوآوری در امتداد جهش تولید است.
۶- ایجاد بستر جمع سپاری منابع و ظرفیت ها؛
جمع سپاری از نظر مفهومی عبارت است از پشتیبانی داوطلبانه و افتخاری از یک پروژه، فرآیند، اجرا یا ایده. این حمایت می تواند بصورت مالی یا معنوی باشد. شخص یا گروهی برای اجرای ایده خودشان و یا توسعه پروژه خود از دیگران دعوت می کنند تا با تکمیل یا بهبود آن بتوانند ایده یا پروژه خودشان را به عاقبت برسانند. حمایت کنندگان در این روش بدنبال سود مستقیم نیستند و درصورت شکست ایده، مجریان را مورد بازخواست قرار نمی دهند. امروزه جمع سپاری باتوجه به رشد ابزارهای ارتباطی و توسعه سکوهای تعاملی، کاربردهای بسیاری دارد.
به کارگیری نوآوری و خلاقیت بمنظور تقویت زیرساخت های جمع سپاری منابع و ظرفیت ها در بستر زیست بوم های منطقه ای اشتغال آفرینی می تواند منجر به افزایش مشارکت های مردمی در صنایع خلاق در راه جهش تولید و رونق اقتصادی گردد.
۷- تحول در ساختارهای قانونی و حقوقی کسب و کارها
یکی از ارکان مهم جهش تولید در کسب وکارها، تناسب میان ساختارهای قانونی و حقوقی و میزان کشش، همراهی و تاب آوری کسب وکارها برای قالب های تعریف شده موجود است. خیلی از کارآفرینان و صاحبان کسب وکار با مشاوره و هدایت های نادرست و یا عدم توجه به تقدم و تأخر فرایندهای رشد و توسعه کسب وکار خود، مبادرت به تاسیس شرکت حقوقی می نمایند. فارغ از این که قوانین و شرایط نامتناسب با کسب و کارهای کوچک، گاهی منجر به از میان رفتن فرصت های راندمان و عدم تحقق خروجی قابل قبول برای کسب وکارها می گردد، پس عدم تناسب بین هزینه های اداره یک شرکت حقوقی با حجم تولید، پروسه تولید و حجم بازار موجود، طبیعتاً سبب شکست قطعی خیلی از مشاغل و تولیدی ها می شود.
تغییر نگرش درباره ی نحوه ورود کسب وکارها به ساختار رسمی و قانونی کشور با طراحی پروسه آسان و کم هزینه، تقویت زمینه های قانونی تجمیع کسب وکارها در قالب هایی همچون تعاونی ها، کنسرسیوم ها و …، تعریف قانونی مدلهای حقوقی نوین به اقتضاء نیاز جامعه بطور مثال توسعه قوانین پشتیبانی از مشاغل خانگی، شرکت های خلاق، گروههای جهادی و…، ایجاد ساختار شفاف، فراگیر و در دسترس در حوزه نظارت و پشتیبانی از شرکت های نوپا، همچون راهکارهایی است که می توان در امتداد رفع موانع جهش تولید بدان اشاره نمود.
۸- نوآوری اجتماعی بمنظور به کارگیری نیروی غیرفعال اشتغال
طبق نتایج آمارگیری در زمستان ۱۴۰۲ توسط دفتر جمعیت، نیروی کار و اقتصاد خانوار، ۶۴ میلیون و ۸۳۷ هزار نفر جمعیت ۱۵ ساله و بیشتری هستند که به عنوان جمعیت آماده بکار محسوب می گردند، از میان این تعداد ۲۶ میلیون و ۴۶۳ هزار نفر جمعیت شاغل و بیکاری هستند که مشارکت اقتصادی دارند و به عنوان جمعیت فعال سهم ۴۰.۸ درصدی از کل جمعیت آماده به کار را به خود مختص کرده است. از این میان جمعیتی بیش از ۳۸ میلیون و ۳۷۵ هزار نفر (۵۹.۲ درصد) را افرادی تشکیل داده اند که به اصطلاح جمعیت غیر فعال کشورند اما در هیچ فعالیت اقتصادی و تولیدی مشارکت ندارند. بکارگیری بخش غیر فعال جامعه، به عنوان راهکاری برای افزایش سرمایه انسانی می تواند حرکت جهشی برای تولید و رشد اقتصادی را به همراه داشته باشد.
نوآوری اجتماعی، به عنوان یک راه حل مهم، می تواند در بکارگیری و فعال سازی جمعیت غیرفعال اقتصادی کشور نقش مؤثری ایفا کند. تحلیل نیازهای اجتماعی و ایجاد راهکارهای نوآورانه برای فعال سازی جمعیت غیرفعال، ایجاد شرکتها و پروژه های کارآفرینی اجتماعی با هدف حل مشکلات اجتماعی و اشتغال زایی، آموزش مهارت های اجتماعی، ارتقاء همکاری و تعامل افراد، ایجاد شبکه های ارتباطی و تبادل تجربیات میان افراد، خلق فرصت های شغلی و توسعه کارآفرینی و ایجاد فرهنگ کارآفرینی در جامعه بمنظور افزایش انگیزه افراد برای شروع کسب وکار، همچون اقداماتی است که می توان از فرصت نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی در بستر صنایع خلاق و فرهنگی بهره گرفت.
۹- تمرکز بر محتوا و خلق ارزش افزوده و ایجاد بازارهای مصرف جدید
خیلی از صنایع و کسب و کارهای عمومی محصولاتی تولید می کنند که تنها ارزش فیزیکی دارند و ماده اولیه تولید آنها را از طبیعت فراهم می کنند. این محصولات به طور معمول ارزش خاصی به جز تامین مایحتاج مصرف کننده ندارند. در صورتی که خیلی از محصولات تولید شده توسط کسب و کارهای کوچک، متوسط و حتی بزرگ مقیاس با بهره بردن از ابتکار عمل و خلاقیت صاحبان کسب وکار (کارآفرینان) تنها به ارزش فیزیکی محصول بسنده نکرده و با بهره گیری از ارزش های غیر مادی به رونق کسب وکار و توسعه بازار و تقویت برند خود می پردازند. ماده اولیه تولیدات در صنایع خلاق و فرهنگی، از احساسات و تراوش های ذهنی افراد خلاق و اصحاب فرهنگ و هنر نشأت گرفته می شود؛ و آن چه ارزش تولیدات و خدمات فرهنگی را رقم می زند، محتوای آنها است که یک ارزش فرهنگی را به مخاطبان خود انتقال می دهد.
تمرکز بر روندهای سبک زندگی مطلوب، استفاده از کاراکتر و شخصیت پردازی برای معرفی محصولات، پیوست فرهنگی و هنری در بسته بندی محصولات، تقویت هویت (برند) منطقه ای برای فروش بهتر محصولات بومی، استفاده از ابزارهای رسانه ای و تولید محتوای مناسب برای خلق ارزش بیشتر، پیوند محصول با نیازهای معنوی مصرف کننده همچون نیازهای روحی و روانی، دینی و معنوی و حس زیبایی شناختی و هنر دوستی و… همچون مولفه های تاثیر گذار بر ارزش آفرینی محصولات تولیدی در راه تحقق جهش تولید خواهد بود.
۱۰- تقویت زیرساخت های صادرات، فروش و عرضه محصولات
در یک نگاه می توان گفت صادرات غیرنفتی دارای مشکلات مختلفی است که تعدادی از آنها شامل موانع پیمان سپاری ارزی، نوسانات بالای نرخ ارز، نبود نظام ارزی مشخص، افزایش هزینه تولید، عدم بازاریابی مناسب و مستمر، ضعف دستگاه دیپلماسی اقتصادی و … است. تعیین راهبرد مناسب تجاری برای کشور و نحوه تعامل با اقتصاد جهانی از قدمهای مهم سیاست گذاری تجاری کشور بوده و وجود چنین راهبرد مناسبی، موجب می شود صادرکنندگان امکان برنامه ریزی برای بازاریابی محصولات خود و افزایش تولید و اشتغال را داشته باشند.
برای افزایش صادرات غیرنفتی ایران و تأثیر آن بر جهش تولید در کشور علاوه بر اقدامات جاری و کوتاه مدت که به آنها اشاره شد، اقدامات ساختاری و نهادی در عرصه تجارت نظیر تعیین مزیت های صادراتی کشور و سرمایه گذاری در تولید این کالاها باید در اولویت قرار گیرد.
منبع: dastohonar.ir
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب