مصطفی محدثی خراسانی:
نباید از وجه رسانه ای شعر غفلت کنیم
به گزارش دست و هنر، مصطفی محدثی خراسانی با اشاره به اینکه نباید از وجه رسانه ای شعر غفلت نماییم، می گوید: شعر ظرفیت فراوانی برای برنامه سازی دارد اما تنها بهره برداری جدی تلویزیون و رسانه از شعر، برنامه مشاعره بوده که نازل ترین سطح استفاده از شعر است.
این شاعر که در دیدار مقام معظم رهبری با شاعران حضور داشت، در گفتگو با ایسنا، در رابطه با سخنان ایشان در این نشست سالانه، در رابطه با کارکرد رسانه ای شعر در دنیای امروز، اظهار نمود: اگر بخواهیم در طول تاریخ تعریف روشن و مشخصی از هویت اسلامی و ایرانی خودمان یعنی یک انسان شرقی ایرانی مسلمان داشته باشیم، طبیعتاً فقط در آینه شعر ما قابل مشاهده می باشد. شعر عصاره تمام آمال، آرزوها، نگرش ها، احساسات و اندیشه های ما در طول تاریخ بوده است. شعر تنها رسانه ای بوده که در طول تاریخ هم فرهنگ سازی می کرده و هم فرهنگ را نسل به نسل منتقل می کرده است.
او سپس اظهار داشت: در دوره کنونی علیرغم این که شعر رقبای جدی ای خصوصاً در حوزه دیداری مانند سینما پیدا کرده است، کماکان کارکرد اصولی، مبنایی و زیرساختی خویش را در فرهنگ ما دارد و خیلی از هنرهای دیگر به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از شعر تاثیر می گیرند. شعر به هنرهای دیگر نگاه جدیدی می دهد و افق جدیدی را فرارویشان می گذارد و به آنها برای کشف مضامین جدید الهام می دهد.
محدثی خراسانی با اشاره به اینکه شعر هنر عمومی و فراگیر ماست، اضافه کرد: یکی از علل این مورد اینست که شعر با زبان و مفاهیم سروکار دارد؛ زبان و مفاهیم بین ایرانیان مشترک است و همه کسانی که به زبان فارسی صحبت می کنند به نحوی با شعر مرتبط اند.
زبان فارسی زبان شعر است
این شاعر با اشاره به اینکه زبان فارسی زبان شعر است، افزود: اگر حرف های عادی و معمول مردمان کوچه و بازار و حتی مردمان روستاها را از نظر ادبی تجزیه وتحلیل نماییم، می بینیم مردمان ما چقدر از عناصر شعر در گفت وگوهای خود استفاده می کنند؛ مثلا پیش می آید که کسی از دست فردی دیگر عصبانی است و زمانیکه می خواهد نفرین کند، می گوید «الهی جوان مرگ شوی»؛ در منطقه تربت جام این اصطلاح را می گویند «الهی نهال شکن شوی»؛ یعنی در واقع زمانیکه هنوز نهال هستی بشکنی، آنها تعبیر جوانمرگی را شاعرانه مطرح می کنند و ازاین دست تعابیر بسیار در بین مردمان است.
او با تاکید بر این که نباید از وجه رسانه ای شعر غفلت نماییم، اظهار نمود: رسانه ملی می تواند از ظرفیت شعر برای برنامه سازی های مختلف استفاده کند؛ اما تنها بهره برداری جدی تلویزیون و رسانه از شعر، برنامه مشاعره بوده که نازل ترین سطح استفاده از شعر است. شعر ظرفیت فراوان تری دارد و می شود کارهای فراوان تری کرد.
محدثی خراسانی در رابطه با لزوم تقویت حافظه شعری از دوران کودکی و اینکه به نظر می آید نسل جوان توجه کمتری به شعر دارد، هم اظهار نمود: ارزیابی من اینست که شعر در سالهای اخیر رواج خوبی خصوصاً در نسل جوان داشته، چه در مقام شاعر که شاعران جوان فراوانی داریم و چه کسانی که شعر را گوش می کنند و مخاطب شعر هستند. در نقد ادبی پیش از انقلاب ترکیب «شعر جوان» را نداشتیم؛ چونکه نسل جوان گرایش زیادی به شعر نداشت که این ترکیب ساخته شود، این ترکیب پس از انقلاب ساخته شده که نشان از گرایش نسل جوان به شعر دارد.
از رساتر شدن زبان تا رسیدن به تعادل
او سپس توضیح داد: لزوم این که شعر در کتاب های درسی از دوران کودکی فراوان باشد و کودکان شعر حفظ کنند، اینست که اگر بچه ها بیشتر با شعر سروکار داشته باشند، زبانشان قوی تر می شود، قدرتشان برای بیان احساس و اندیشه شان بیشتر می شود، واژگان بیشتری در اختیارشان قرار می گیرد و با گستره واژگانی که خواهند داشت، سرعت انتقال ذهنشان زیادتر می شود و زمانیکه بخواهند مطلبی را بنویسند یا بیان کنند، گنجینه عظیمی از مفاهیم، واژگان، کنایه ها و استعاره ها را در اختیار دارند و این مورد به رساترشان بیان احساسات و اندیشه شان کمک می نماید.
این شاعر تصریح کرد: حفظ شعر بویژه شعر کلاسیک موزون ناخودآگاه به موزون شدن خود انسان کمک می نماید تا به تعادل برسد؛ همان طور که دو مصرع یک بیت، دو کفه ترازویی هستند که شعر را به تعادل می رسانند، حفظ شعر کمک می کنند انسان در وجود و رفتارش میانه رو، متعادل و متوازن باشد. بر مبنای تجربه شخصی می گویم این مورد تأثیرات جانبی حفظ شعر بر انسان است.
شعر و پاسداشت زبان فارسی
او در رابطه با این که آیا حفظ شعر با توجه به گسترش دایره واژگانی به پاسداشت زبان فارسی هم کمک می نماید، اظهار نمود: زمانیکه پدیده، تکنولوژی و مفهومی از کشورهای دیگر وارد کشور ما می شود اگر از همان ابتدا دروازه بانی نشود، تبعات خواهد داشت. اگر از همان ابتدا که موبایل وارد کشورمان شد، و پیش از این که واژه «موبایل» سر زبان ها بیفتد، دروازه بانی درستی داشتیم، این واژه رایج نمی شد. زمانیکه مفهوم و تکنولوژی وارد کشورمان می شود و سر زبان ها می افتد تازه به فکر می افتیم که معادل سازی کنیم؛ اما زمانیکه واژه ای جا می افتد اگر چندین معادل هم بسازید، جاافتادن معادل و پاک شدن واژه بیگانه دشوار می شود. فرهنگستان و نظام فرهنگی ما باید رصد کند و هوشیار باشد که چه چیزی وارد کشور می شود و از همان ابتدا نگذارد اصطلاحات بیگانه متداول شود.
محدثی خراسانی در ادامه بیان نمود: شعر به غنی شدن زبان و ترکیب سازی و معادل سازی کمک می نماید و با غنی شدن ذهن از واژگان و ترکیبات سبب می شود مردم برای بیان مفاهیم و اندیشه های خود به اصطلاحات خارجی نیازمند نشوند و بتوانند با واژگان فارسی و بهره مندی از ظرایف زبان فارسی مفاهیم موردنظر خویش را به زبان فارسی بیان کنند.
غفلت از ظرفیتهای زبان فارسی
او خاطرنشان کرد: انسان افکار، احساسات و اندیشه های ظریف و عمیقی دارد که همه زبان ها توان بیان آنها را ندارند. باید زبان این ظرفیت را داشته باشد تا با ظرافت و موشکافی ذهن انسان را بیان کند و زبان فارسی توانسته این کار را بکند؛ اندیشه های عمیق، ژرف، تودرتو و لایه لایه حافظ و مولانا را چه زبانی می توانسته با آن عمق و ژرفا بیان کند؟ گوته برای آنکه ظرافت های ذهن و عمق اندیشه حافظ را درک کند، تجریدی را که حافظ تجربه کرده و یا قیدی که حافظ در کوران سرودن شعر تجربه کرده، درک کند زبان فارسی را یاد می گیرد چونکه نمی تواند با ترجمه به آن برسد. زبان فارسی ظرفیت بیان ظریف ترین، دقیق ترین و مویرگی ترین احساسات و اندیشه های بشری را داشته است و هیچ زبانی این ظرفیت ندارد؛ اما ما باز هم از این ظرفیت غافل هستیم.
محدثی خراسانی در رابطه با ضعف ترجمه ادبیات ایران، چه شعر و چه داستان بخصوص ادبیات معاصر به زبان های دیگر، اظهار داشت: نظام فرهنگی ما، نظام بسیار فشلی است و هیچ راهبرد و برنامه درازمدتی برای این مورد ندارد. آن چه از گذشتگان ما ترجمه شده، خارجی ها خودشان این کار را کردند؛ نیکلسون مثنوی را ترجمه کرده، ادوارد براون به خیام و گوته به حافظ عنایت داشته اند وگرنه ما هیچ تلاشی در این حوزه نکرده ایم، در واقع دیگران متوجه شدند چه گنجینه هایی در اینجا هست و آمدند و گنجینه ها را ترجمه کردند. در دوره معاصر از ادبیات کشورهای دیگر ترجمه شده اما از ادبیات خودمان این اتفاق نیفتاده مگر این که ناشر و مترجمی آن هم با نگاه اقتصادی چیزی را ترجمه کرده باشد وگرنه دولت برنامه ای در این حوزه ندارد. همان گونه که در جلسه دیدار رهبری گفته شد، ما نیازمند «نهضت ترجمه» هستیم تا حرکت عظیم، راهبردی و هدفمندی تعریف شده و آثاری انتخاب گردد و مترجمان شایسته ای به کار گرفته شوند و کار بزرگی صورت بگیرد تا بتواند عقب افتادگی و بی توجهی را جبران کند. تا جایی که می دانم نهادهای کلان فرهنگی به فکرشان نرسیده چنین کاری کنند، چه رسد به اینکه کاری کرده باشند.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب