در میزگرد خبرگزاری مهر با ۳ بازی ساز مطرح شد
آموزش، پاشنه آشیل صنعت بازی سازی در ایران
دست و هنر: صاحب نظران و فعالان حوزه بازی های كامپیوتری از معضلات آموزش، برگزار نشدن جشنواره ها و نمایشگاههای این حوزه می گویند.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ؛ میلیون ها نفر در جهان طرفدار پروپاقرص بازی های کامپیوتری و موبایلی هستند. همه آنها حداقل یک دفعه در دل آرزو داشتند بازی مورد علاقه ای که در سر می پرورانند را بسازند. در کشورمان ساخت بازی کامپیوتری مستلزم امکانات و تخصص زیادی است که شاید یکی از آن الزامات «آموزش» دراین زمینه باشد، بحث آموزش در حوزه بازی های کامپیوتری بسیار گسترده است که هر شاخه ای نیازمند مباحث مفصلی است. خیلی از کسانی که وارد این حوزه می شوند با خلاقیت تمام مسیرها را هموار می کنند و با خیال پردازی به سمت آن چیزی که می خواهند حرکت می کنند. خیلی از منتقدان و کارشناسانی که در این عرصه فعالیت دارند، حوزه بازی سازی را بدون متولی می دانند و بحث آموزش در این عرصه را هم همین طور، خبرگزاری مهر میزگردی را با ۳ تن از فعالان، تولیدکنندگان و بازی سازان حوزه بازی سازی «مهدی خزاف مقدم»، «بهزاد پاهنگ» و «محسن یحیی» در بحث آموزش بازی های کامپیوتری، عملکرد بنیاد ملی بازی های کامپیوتری در بحث آموزش و آموزشگاه های خصوصی داشته است.
مسئله مهمی که در حوزه بازی های کامپیوتری وجود دارد، بحث آموزش است که همانند دیگر زیرشاخه های صنایع فرهنگی خیلی به آن پرداخته نشده و مغفول مانده است، نه به صورت آکادمیک و نه به صورت کلاس های مجازی و خصوصی، اما در دوره مدیریت پیشین بنیاد ملی بازی های کامپیوتری آموزش های بواسطه دانشگاه علمی کاربردی به علاقه مندان این حوزه داده می شد که بعد از مدتی تعطیل شد، درباره این کلاس ها و عملکردی که وجود داشت بگویید؟ چرا پس از گذشت ۲ دوره در آخر تعطیل شد.
پاهنگ: بله در این دانشگاه به تدریس موضوعات و سرفصل های فنی و هنری پرداخته می شد، که خودم هم در این دانشکده تدریس می کردم. به نظرم عملکرد بدی نداشت و کسانی برای کلاس ها ثبت نام می کردند مشتاق بودند.
یحیی: تعطیل شدن اش هم عجیب بود و شوکی به بچه ها وارد کرد، کسی باورش نمی شد که دانشکده را تعطیل کردند ما هم اول که شنیدیم احساس کردیم شوخی است و به خاطر برخی مشکلات احتمالاً دانشجو نگرفته اما گفتند که کلاً دانشکده را تعطیل کردند، امیدواریم که آقای پژمان در دوره مدیریت شان و خط مشی که دارند دانشکده را راه بیاندازند.
پاهنگ: یا اگر دانشکده را راه اندازی نمی کنند با دانشگاه های علمی کاربردی صحبت کنند رشته های مرتبط به بازی سازی را خودشان بگیرند.
البته در دانشگاه خواجه نصیر هم رشته های مربوط به بازی سازی تدریس می شود!
پاهنگ: آن کلاس ها در خواجه نصیر، برای انستیتوی بازی سازی است. ساختمان انستیتو را تعطیل کردند کلاس هایش را در خواجه نصیر برگزار می کنند اما بنیاد می تواند با یکی از واحدهای علمی کاربردی فرهنگ و هنر صحبت کند بگوید رشته بازی سازی را شما برگزار کنید و من شما را حمایت می کنم.
یحیی: این هم خیلی خوب است.
پاهنگ: می شود این کار را کرد ولی این اعتقاد در آقایان کریم قدوسی و تیم همراهش نبود و آنها معتقد بودند اصلاً دانشگاه یعنی چه؟ دانشگاه به درد نمی خورد! دانشگاه فقط در رشته کارشناسی ارشد باید تشکیل گردد. درحالی که واقعاً می توان سیلابس درسی را در دوره های کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد برنامه ریزی کرد که استاندارد جهانی هم داشته باشد، که البته در این بخش این کار را انجام دادیم و سیلابس ها را بومی سازی کردیم. می خواهم بگویم که این کار شدنی است چیزی نیست که بگوییم امکان ندارد، کاردانی برنامه نویسی هست نرم افزار و کاربرد کامپیوتر است پس چرا فنی بازی سازی کاردانی نداشته باشد؟ چرا نشود؟
یکی از دلیلهای تعطیلی هر مرکز آموزشی یا هر چیزی عدم استقبال است اگر استقبال وجود داشت بطور قطع تعطیل نمی شد. علت این تعطیلی چه بود؟ عدم استقبال یا کم بودن دانشجو؟
پاهنگ: خیر مطمئناً تصمیم خود بنیاد بود؛ دوره ای بود که برای دانشگاه پذیرش صورت می گرفت بعد قرار شد برای پذیرش دانشجو، گزینش صورت بگیرد، برای اینکه در دوره اول افرادی برای حضور در کلاس های بازی سازی می آمدند که هیچ سنخیتی با بازی سازی نداشتند انگار برای نرفتن به خدمت سربازی، دانشگاه رفتن را انتخاب نموده بودند، در دوره دوم که گزینش گذاشتیم واقعاً افراد محشری را پذیرش کردیم. بالاخره من آدمی بودم که شاید می شود گفت از تولید بازی دراین زمینه فعالیت داشتم و بعد وارد بنیاد شده بودم و با خیلی از کسانی که در حوزه گیم فعالیت گسترده داشتند در ارتباط بودیم.
بنیاد واقعاً بازی سازان را رها کرده است. یک زمانی دورهمی برای بازی سازها می گذاشت. جشنواره ها واقعاً جشنواره بود. اما به علت باندبازی و پارتی بازی که به اشخاص و دوستان خودشان در جشنواره جایزه ها را می دادند، خیلی از بازی سازان تصمیم گرفتند که در جشنواره ها شرکت نکنند
از همین رو تصمیم بر گزینش شد تا بچه هایی که آمدند واقعاً قابلیت این را داشتند در آینده بازی ساز شوند. اینکه بگویند از طرف دانشجو استقبال نبوده بطور قطع این گونه نیست بیشتر به خاطر مسئله نداشتن جا برای برگزاری کلاس ها بود باید حداقل ۴ یا ۵ تا کلاس می داشتیم که فضای در اختیار ما فقط ۲ کلاس بود و دیگر اینکه سرفصل های کلاس را آدم هایی که اطلاعاتی درباره گیم نداشتند و بعنوان مدیر بودند انتخاب می کردند.
آقای پاهنگ شما که در دوره مدیریت قبلی در بنیاد حضور داشتید، سیاست گذاری ها و خط مشی به چه صورتی انجام گرفت که نمایشگاه و جشنواره یکی بعد از دیگری کنسل شد و بنا را بر این گذاشتند که به علت نبود بودجه باید تمام نمایشگاه ها کنسل شود؟
پاهنگ: بنیاد واقعاً بازی سازان را رها کرده بود. یک زمانی دورهمی برای بازی سازها می گذاشت. جشنواره ها واقعاً جشنواره بود. اما به علت باندبازی و پارتی بازی که به اشخاص و دوستان خودشان در جشنواره جایزه ها را می دادند، خیلی از بازی سازان تصمیم گرفتند که در جشنواره ها شرکت نکنند. مثلاً فلان شخصی که شاگرد فلان استاد بوده بازی ساخته و بیشتر جوایز را کسب کرده است این ناحقی ها موجب شد که دیگر جشنواره ها آن رونق سابق را نداشته باشند. به همین خاطر اگر بگوییم که کنسل شدن جشنواره ها به علت مضیقه بودجه بوده است، دلیل موجهی نیست.
مدیریت سابق در بنیاد با این مساله که وزارت ارشاد بودجه ای به بازی های کامپیوتری اختصاص نداده، جشنواره ها را کنسل کردند؟
پاهنگ: قبلاً بودجه آنرا می دادند، هم اکنون هم الکامپ و رسانه دیجیتال از جایی بودجه نمی گیرند. بیشتر از تبلیغات و غرفه دادن بودجه خودرا درمی آورند.
یحیی: الآن این قدر اسپانسر وجود دارد که می تواند بودجه کل نمایشگاه را تامین کند.
خزاف مقدم: ولی به اعتقاد من بنیاد بودجه دارد. برای اینکه یکسری موارد دیگر هم هست من نمی دانم این ها برای این کار هزینه کرده اند یا نه اما وقتی به نمایشگاه «وایت نایت» در روسیه رفته بودم، سایتشان را نگاه می کردم دیدم آنجا با عنوان اسپانسرها، نام بنیاد را هم آورده است! من در غرفه ها اصلاً آنها را ندیدم ولی آنجا اسمشان را دیدم. یا چند ماه پیش یکی از بچه های فعال در بنیاد لایو گذاشته بود ۳، ۴ نفری به کره رفته بودند، کسی متوجه نشده بود ولی چون لایو گذاشته بودند فهمیدیم. کره رفتن کار ارزانی نیست بخواهید ۵، ۶ نفره بروید. در آن نمایشگاه روسیه هم نمی دانم پول دادند یا خیر ولی اسمش جز اسپانسرها بود.
پاهنگ: مطمئناً پول داده!
خزاف مقدم: بله بطور قطع پول دادند برای اینکه الکی که اسمشان را آنجا نمی گذارند. آدم تعجب می کند. انگار یکسری بودجه هست، یا تعداد نیروهایی که بنیاد الآن دارد منطقی است؟ این همه نیرو، خروجی آن چیست؟ پارینه بحثی با آنها داشتم که شما حتی یک CRM در دفتر خودتان ندارید؛ یعنی من یک تماس گرفتم ۶ بار پاس کاری شدم تا به آن نخستین فرد رسیدم. در این ۶ نفر، یک نفر از من نپرسید که شما چه کسی هستید یا اسمتان را بگویید که ببینم اصلاً جز بازی سازان هستید یا خیر.
اگر بنیاد سراغ بحث آموزش و حمایت برود حتی حمایتی که مبتنی بر آموزش باشد خیلی به نفع است؛ یعنی الان گیم دیزاینرهای خوبی وجود دارند که دراین زمینه آموزش دیده اند و می توانند آموخته هایشان را به علاقه مندان این رشته انتقال دهند
با توجه به اینکه آقایان خزاف مقدم و پاهنگ در زمینه آموزش دستی بر آتش داشتند و نوع آموزشی که برای بازی های کامپیوتری در کشور وجود دارد می خواستم قیاسی درباره وضعیت آموزشی بوسیله بنیاد بازی های کامپیوتری و آموزش خصوصی شود تا برآوردی در این عرصه داشته باشیم که کدام گروه توانستند دراین زمینه موفق تر عمل کنند یا اصلاً در این نوع کلاس ها خروجی وجود داشته است و بازی سازان پس از کلاس های آموزشی توانسته اند در این بازار فعالیت داشته باشند؟!
خزاف مقدم: اگر بنیاد سراغ بحث آموزش و حمایت برود حتی حمایتی که مبتنی بر آموزش باشد خیلی به نفع است؛ یعنی الان گیم دیزاینرهای خوبی وجود دارند که دراین زمینه آموزش دیده اند و می توانند آموخته هایشان را به علاقه مندان این رشته انتقال دهند، سال های ۹۲ و ۹۳ در انستیتو، کلاس های در رابطه با این مساله انجام شد اما خیلی کارساز نبود و خروجی خوبی نداشت، بعد هم کلاس ها به صورت خیلی عجیب و غریب تعطیل شد در صورتیکه با امکاناتی که در بنیاد وجود دارد، می توانند کلاس های ثمربخشی را در حوزه های مختلف بازی ها برگزار کنند. در بخش خصوصی بیشتر کلاس ها به صورت آنلاین است که تأثیرگذاری آن کلاس های حضوری را دارد ولی به هر حال می تواند برای کسانی که دراین زمینه علاقمند هستند چیزی یاد بگیرند مفید باشد. هر دفعه ۲۰، ۳۰ نفر هستند. مسئله ما این است که شهرستان را هم آموزش می دهیم اینکه نیروها حضوری کار کنند کمی دشوار است ولی داریم به صورت دورکاری با آنها کار می نماییم. اگر بنیاد با این هم امکانات می خواست آموزش دهد خیلی کارهای گسترده می توانست انجام دهد و این حوزه را تبدیل به رشته ای کند. البته یکسری فعالیت ها داشتند ولی نمادین بود و اتفاق خاصی نیفتاد.
یحیی: بطور قطع بیلان کاری بود.
خزاف مقدم: بله می خواستند رزومه دهند، بودجه را بگیرند.
پاهنگ: بذارید اول توضیح بدهم که چرا اصلاً آموزش به وجود آمد؟! در مصوبه بنیاد آموزش جز کارهایی بود که بر عهده بنیاد گذاشته بودند، منتها از ابتدایی که بنیاد راه افتاده بود، دو تا کار بزرگ را انجام داده بود و به آموزش نرسیده بود. یکی تمام بازی هایی که در دنیا بود را رده بندی سنی بدهد، این کار خیلی بزرگی بود و انجام شد. تقریباً تمام بازی هایی که در بازار بود رده بندی سنی گرفت و مرتب شد. دومین کار این بود که از تولیدات حمایت کرد، اینکه درست بود یا غلط را کاری ندارم. اما نوع حمایتی که پول بدهید بازی ساخته شود کار درستی نبود ولیکن از هیچی بهتر بود، برای یک صنعت نصف و نیمه ای که اصلاً شاید در ایران وجود نداشت و الآن در ایران وجود دارد، آن موقع که بعنوان صنعت هم نبود این اتفاق، اتفاق خوبی بود. کسانی که می آمدند پروژه می آوردند چون ما در قسمت تولید بودیم تمام پروژه هایی که برای بنیاد می آمد که حمایت بگیرند در حوزه ما می آمدند. تولیدکننده ها که می آمدند می گفتیم «گیم دیزاین»، «داکیومنت» و «سند فنی» شما کجاست؟ می گفت این ها دیگر چیست؟! دیدیم یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که در زمینه گیم وجود دارد این است که آموزشی وجود ندارد، سایت های خارجی هم قبلاً این گونه نبود که تمام اطلاعات را به صورت آموزشی داشته باشند، همین طور استفاده از موتورهای بازی سازی تا این اندازه هم راحت نبود. از همین رو پیچیدگی فنی زیاد داشت، استفاده از موتورهایی بود که اکثرشان موتورهای اوپن سورس بودند که خیلی کامل نبودند شما باید فیزیکی، ادیتور را جمع می کردید یک موتور می شد. یا موتورهایی بودند که ادیتور نداشتند، بچه های بازی ساز خودشان ادیتور نوشتند. در مقطعی بود که واقعاً احتیاج به آموزش بود. من از واحد تولید جدا شدم. واحد آموزش تشکیل شد بعد قرار بر این شد انستیتو ملی بازی سازی تشکیل گردد که با همراهی یکی از همکاران سیلابس خارجی آنرا بومی کردیم.
البته با وجود کلاس های آموزشی بنیاد، راه برای آموزشگاه ها و آموزش های خصوصی باز شد و آنها هم پر قدرت دراین زمینه حرکت کردند و می توانستند آموزش های ثمربخشی هم داشته باشند
گشتیم چند دانشگاه و آکادمیک که آموزش بازی سازی می دادند را آوردیم و بعد سرفصل ها را به اساتید آن رشته ها دادیم مثلاً آقایان یاسر ژیان، فصیحی، حسینی کسانی که آن زمان در زمینه بازی سازی فعال و حرفه ای بودند گفتیم سیلابس را ببینید آنها هم تغییراتی دادند و به یک سیلابس اولیه ای رسیدیم، با این سیلابس نصف و نیمه ای که درآورده بودیم ۲ دوره آموزشی برگزار کردیم. پس از گذشت ۲ دوره، دیگر آن استادهای خوبی که برای آموزش می آمدند نیامدند. چرا؟ چون بواسطه افرادی که در انستیتو در بنیاد بودند این آدم ها جذب می شدند. بعدها کسانی مدیریت مجموعه آموزشی را به دست گرفتند که خیلی نتوانستند بخش آموزش را موفقیت آمیز مدیریت کنند و وجود افراد غیرمتخصص موجب تعطیلی کلاس های آموزشی بنیاد شد. یکی از مواردی که موجب تعطیلی بخش آموزشی شد این بود که از دانش پژوهان هزینه ای دریافت نمی شد و کلاس ها صرفه اقتصادی نداشت. به نظرم مدیریت انستیتو ملی بازی سازی و مدیریتی که باید حواسش می بود فرد مناسب را برای مدیریت آنجا انتخاب می کرد، اشتباه بود. این موجب شد انستیتو ملی بازی سازی هم به آسانی تعطیل شود.
یحیی: البته با وجود کلاس های آموزشی بنیاد، راه برای آموزشگاه ها و آموزش های خصوصی باز شد و آنها هم پر قدرت دراین زمینه حرکت کردند و می توانستند آموزش های ثمربخشی هم داشته باشند.
با وجود کلاس های آموزشی، خروجی آن چه بود؟ بازی سازانی که در این عرصه به صورت حرفه ای فعالیت داشته باشند، تربیت شدند یا پس از گذشت چندین دوره آموزشی تنها مدرکی را می گرفتند و می رفتند؟
خزاف مقدم: اتفاقی که برای ما افتاد این بود که تقریباً دو سال و نیم قبل باردیگر یک تیمی را ایجاد کردیم و دنبال نیرو می گشتم هر چه این طرف و آن طرف رفتم آگهی دادم، بنیاد رفتم منتظر بودم نیرویی جذب نماییم، نیروها می آمدند، یا خیلی گران بودند یا آن موقع مشکل گیم دیزاینر داشتیم یا اصلاً وجود نداشتند، مثلاً ۷، ۸، ۱۰ نفری بودند که داشتند جاهای مختلف کار می کردند بقیه هم اسمشان گیم دیزاینر بود؛ یعنی واقعاً بحث مشکل آموزش را در این مواقع حس می نماییم. در آن دوران که بنیاد بحث آموزش را راه اندازی کرده بود، درخواست نیرو دادم تا کسانی را که آموزش دیده بودند را به من معرفی کنند که از طرف بنیاد هیچ خبری نشد. من شروع کردم خودم کلاس های خصوصی آنلاین گذاشتم. نخستین کلاس حضوری بود. بعد کم کم کلاس های آنلاین گذاشتیم و روی تخصصی تمرکز می کردیم، چون برای خودمان نیرو می خواستیم. مثلاً روی برنامه نویسی تمرکز می کردیم یک شش ماه آموزش می دادیم چند نفر نیرو را برمی داشتیم بعد روی تخصص بعدی می رفتیم. الآن این طوری است که در دفتر ما ۵، ۶ کارآموز برنامه نویسی و ۳ کارآموز گیم دیزاین نشسته اند طوری که ما آموزش گیم دیزاین که دادیم، خود کسی که داشت آموزش می داد از کسانی بود که برای دوره اول آموزش های بنیاد بود. می گفت من بعد بنیاد دیگر چنین آموزش باکیفیتی ندیدم.
منبع: دست و هنر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب